دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

امام خامنه ای (مدظله) : اگر یک ملتى احساس عزت نکند، یعنى به داشته‌هاى خود - به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفباى خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود - به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزى ندارد، این ملت براحتى در چنبره‌ى سلطه‌ى بیگانگان قرار میگیرد.

۴۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دزفول» ثبت شده است

هنوز از داغ شهادت شهید هیودی التیام نیافته ایم که گُلی دیگر از دیار سلحشوران شوریده حال دزفول، پرپر شد.

سیدی دیگر از سادات شهرمان به نزد مادرش زهرای اطهر شتافت تا به همراه شهید والامقام «شهید هیودی» در محضر سالار شهیدان شهادت دهند که هورمونهای شهادت در دزفول هنوز فعالند.

هنوز هم صُلب پدران دزفولی ژن شهادت دارد.

هنوز هم از سینه مادران دزفولی شیر شهادت میجوشد.

هنوز هم دزفول مخزن جوشش منابع انسانی کم نظیری است که همیشه رتبه دزفول را در رنکینگ جنگ و جهاد بالا نگه میدارد.

در روزگای که عمده ی ما در تب و تاب «نان و نام» هستیم، جوانان بی ادعای بسیجی دزفول نزد امام زمان عج، آبروی پایتخت مقاومت را با نثار خون خود حفظ میکنند.

برای دزفول، شهید هیودی فتح باب کاروان شهدای مدافع حرم بود.

شهادت سیدمجتبی ابوالقاسمی اما،

نشان داد که این راه، بی پایان است.

اینروزها،

کم نیستند رفقای دزفولی که باخبر می شویم از عزیمتشان به جبهه های نبرد برای هزیمت تکفیری های ملعون.

مرحبا بر شما که رتبه و رنکینگ دزفول را در جدول سلحشوری ایرانیان بالا میبرید و پرچم شهدای هشت سال دفاع مقدس دزفول را مجددا برافراشتید.

مرحبا.



۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۴ ، ۱۰:۰۱
مهران موزون

چندی پیش در مسجد بلال سازمان ، پیکر همکارمان را تشییع میکردیم.

همکاری که در منا به شهادت رسیده بود.

کناری ایستاده بودم و میگریستم.

ناگهان حسین نمازی را دیدم.

همان «آقای دوربینی» را میگویم (اینهم از هنرهای کامران نجف زاده بود که او را «برند» کرد).

جالب این بود که آقای دوربینی، پیش از آغاز تشییع جنازه، در حالیکه بالای سرتابوت ایستاده و میگریست دائما سرمیچرخاند و با رصد دوربین ها سعی در جاگیری مناسب داشت.

من اما،

نمیدانستم برای همکار شهیدمان بگریم یا به حرکات بامزه حسین نمازی بخندم.

الغرض..

مدتی است متوجه نکته ای شده ام.

و آن اینکه در میان مسئولین هم عشق «قرار گرفتن در کادر» کم نیست.

شاید بتوان گفت : در هر شهری و هر مجموعه ی کاری، عده ای «آقادوربینی» وجود دارد که استاد «جاگیری» در همایشها، سمینارها، تشییع جنازه ها، افتتاحیه ها، جشن ها و تودیعها و معارفه ها هستند.

البته کسی چون آقای حسین نمازی ، نه مسئولیتی دارد و نه دستش به جایی بند است، خودش هم گفته است که صرفا علاقه به شهرت و دیده شدن دارد.

اما واضح است که مدیران و مسئولین دوربینی، دلیل عشق دیوانه وارشان به کادر دوربینها چیست؟

من در سازمان خودمان هم میشناسم کسانی را که اینگونه اند.

کار و شغلشان با دوربین و آنتن نیست اما دائما دنبال شوی چهره و حضور خود برای آگران دیسمان خویش در افکار عمومی و البته اذهان آقایان مافوق است.

دزفول هم از وجود چنین اشخاصی مستثنی نیست.

من مدتهاست که «آقای دوربینی» دزفول را پیدا کرده ام.

او براستی مجنونی است که دائما دنبال لیلای دوربین است.

کافیست کمی اهل رصد تصاویر خبری دزفول باشید تا «آقای دوربینی دزفول» را بیابید.

من خودم از نزدیک با این شکارچی دوربین مواجه بوده ام.

احتمالا وی پس از خواندن این مطلب، تا مدتی از دوربین ها فاصله میگیرد تا مثلا لو نرود.

اما آنچه مسلم است آقادوربینی ها نمیتوانند ترک عادت کنند.

خصوصا اگر در رده مسئولین باشند و نیازمند ارتقای سمت.

شما هم حدس بزنید که آقای دوربینی دزفول کیست؟

(لطفا از ارسال اسامی مورد حدستان خودداری فرمایید)

مخلص آقای دوربینی دزفول

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آبان ۹۴ ، ۱۲:۴۰
مهران موزون

دانشمند معزز و ارجمند،

جناب آقای دکتر محمدعلی رامین،

مصیبت وارده را به شما و خاندان محترم رامین تسلیت عرض کرده و برای جنابعالی و بازماندگان آن مرحوم صبر جمیل و اجر جزیل از درگاه خداوند منان خواستارم.

ارادتمند شما : مهران موزون


پی نوشت جهت استحضار خوانندگان محترم دیسون :

درپی درگذشت جناب آقای عبدالعظیم رامین (برادر گرامیِ دکتر محمدعلی رامین) به اطلاع می رساند مراسم تشییع ایشان امروز(11محرم) از ساعت 9:30 از مسجد محسنی (کوچه شهربانی سابق) به طرف آرامستان شهیدآباد صورت میگیرد و مراسم ترحیم آنمرحوم نیز امروز در مسجد محسنی از ساعت 15 تا 17 منعقد میشود.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ آبان ۹۴ ، ۱۰:۴۷
مهران موزون
طی روزهای سخت و خبرساز مجلس (خصوصا در یکشنبه ی برجامی) بسیاری از مردم شهیدپرور شهرستان دزفول نیز مانند تمام ملت ایران، اخبار عملکرد مجلس را از رسانه های مختلف دنبال میکردند تا از نظر و عملکرد نماینده ی شهرشان در خانه ملت آگاه شوند.

هرچند بسیاری از نمایندگان موافق و مخالف برجام ، خیلی شفاف و صریح مواضع خود را از تریبون مجلس و دیگر رسانه ها و یا حداقل از وبسایت های شخصی شان علنی و آشکار ساختند، لکن نه در وبسایت رسمی نماینده دزفول و نه در هیچ کادر دوربینی از رسانه ملی، خبر و اثری از ایشان و چگونگی رأی و عملکردشان در مهمترین مصوبه دوران نمایندگی اش قابل رویت نبود.

بناچار،

اینجانب متنی محترمانه و مشفقانه خطاب به وی درخصوصِ لزوم اعلان رأی و موضعش در «یکشنبه برجامی» مجلس در فضای مجازی منتشر کردم.

متاسفانه،

چند اوباش سایبری، گویی که از سوی آقای پاپی وکالت تام الاختیار داشته باشند شروع به هجمه و هتک این قلم نمودند.

نگارنده اما،

پس از افشای نام جناب آقای پالنگان در لیست صدنفره ی مشهور به "موافقین برجام" ، از فعالان دغدغه مند فضای مجازی دزفول خواستم ، زود قضاوت نکنند و صبوری پیشه سازند تا نماینده محترم به دزفول تشریف فرما شده و خودشان توضیح دهند که رای موافق داده اند یا مخالف؟ و چرا؟

گذشت..

و همانگونه که پیش بینی می شد آقای پاپی به دزفول نیامد و سکوت کرد تا آنکه آبهای «یکشنبه برجامی مجلس» از آسیاب افتاد سپس تشریف آورده و با چندتن از دانشجویان بسیجی شهرستان جلسه تشکیل داده و سخنانی سوال برانگیز و بعضاً نامربوط به موضوع، ارائه کردند و در لفّاظی های دور از شأن یک نماینده مجلس اقدام به فرافکنی و ... نمودند  + (که نمیخواهم دراینجا وارد آن شوم).

دومین بیانیه را اما،

خطاب به ایشان (محترمانه و لکن با لحن انذار) در فضای مجازی منتشر ساخته و از وی خواستم از مردم شهرستان دزفول بابت تاخیر در اطلاعرسانی عذرخواهی کند.

به ایشان تذکر داده و گوشزد کردم که فضای پرسش و پاسخ در خصوص عملکردشان در تصمیمات مهم جاری مجلس را به موضوع انتخابات شش ماه دیگر ربط ندهند.(که داده بودند)

به او یادآور شدم که مردم شریف شهرستان دزفول از لیوس تا چغامیش همه دوشادوش هم و یدواحده در انتخابات شرکت کرده و انشاالله اگر ایشان را لایق دیدند مجددا راهی مجلسش خواهند کرد و الخ..

اینبار اما،

تعداد اوباش سایبری که به بهانه هواداری از آقای پاپی زاده به اینجانب حمله کردند از انگشت های یک دست بیشتر شد.

برخی با نام و هویت جعلی و برخی مثلا هویت مشخص!

صد البته،

تجربه 15 سال حضور در فضای مجازی کشور، بنده را آنقدر پخته کرده که بدانم در فضای محتوایی اینترنت وقتی مه نورفشانی کند جوابش چیست؟.

خواه این «مَه» حضرت آقا روحی له الفدا باشد خواه شمع کم فروغی همچون حقیر!

در اینجا چند سوال مطرح است :

1- به عقیده بنده، جناب آقای عباس پاپی زاده پالنگان، پشتیبان چنین اراذلی نیست و با مشی آنان هم موافق نیست، ولی به عنوان یک نماینده متعهد مجلس شورای اسلامی بر ایشان لازم است که در جریان آنچه که در فضای رسانه ای (حداقل درباره خودش) میگذرد قرار گیرد و بی خبر نباشد و تکلیفش را با چنین کسانی که خود را هوادار پاپی زاده نمایانده و بنام هواداری از وی به فعالان جبهه انقلاب حمله میکنند روشن کرده و از آنان طبق اصل توّلی و تبّری اعلام برائت کند تا خدای ناکرده مصداق «سکوت به معنای رضایت است » نباشد!

لذا از ایشان پرسش میشود :

جناب آقای نماینده،

آیا شما این افراد و این ادبیات را به عنوان حامیان خویش تایید میکنید؟

آیا موافقید که عده ای بنام هواداری از شما ، وجهه و چهره جنابعالی را نزد مردم تخریب و منفور کنند؟

آیا خبر دارید که طی چند روز گذشته، مردمی که انتظار داشتند (پس از آنهمه تاخیر در اعلام عملکردتان) به شهر بیایید و خبر از رأی مهم تان بدهید، اکنون با عملکرد و سخنان این اوباش معلوم الحال، چه قضاوتی ممکن است درباره شما بکنند؟

بنابراین، اینجانب به خاطر دهسال کِبَر سنی و عقلی که نسبت به جنابعالی دارم عرض میکنم :

شرط عقل است تا هرچه سریعتر برای ترمیم خرابی هایی که این اراذل در فضای مجازی نسبت به شخصیت شما در پس زمینه اذهان عمومی دزفول ممکن است ایجاد کنند اقدام عاجل نموده و از آنان اعلام برائت کنید.

دلسوزانه تأکید میکنم :

تجربه نشان داده که هیئت نظارت بر انتخابات شورای محترم نگهبان، دقیق ترین رصدها را بر افرادی مثل جنابعالی و آنچه که در حواشی تان میگذرد انجام میدهد،

آنهم نه فقط از سکوی نظارتی دزفول، بلکه از دفاتر هیئت نظارت در تهران هم، بازخوردهای مربوط به شما و تمام محترمان دیگری که دهانشان بوی کاندیدا شدن را میدهد مورد بررسی دقیق قرار میدهند تا هیچ گندم نمایی نتواند به مردم جو بفروشد.(البته بلانسبت جنابعالی)

الغرض،

آیا میخواهید اجازه دهید عده ای اوباش بنام هوادار!! (شبیه فحاشان در استادیوم های ورزشی) شما را ناپاسخگو جلوه دهند؟

مردم گریز و فراری از پرسش و پاسخ بنمایانند؟

نگارنده بر این باور است که عباس پاپی زاده پالنگان چنین خواسته ای ندارد.


2- حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای ابوهلال (ریاست محترم دادگستری شهرستان دزفول)،

طی چند روز اخیر مصاحبه کرده و به خوبی درباره رسیدگی به شایعات و بزهکاری های سایبری اعلام موضع نمودید و نوید دادید که امنیت در فضای سایبری دزفول برقرار است، که جای تشکر دارد.

اما آیا استحضار دارید وقتی کسی مانند اینجانب (که قدرت دفاع از خود را درفضای مجازی و ... در برابر هجمه وحدت شکنانِ اوباش دارم) ، این چنین مورد توهین و هتک قرار میگیرم، تکلیف جوانان پرامیدِ شهرستان دزفول که میخواهند برای حضرت آقا در فضای مجازی سربازی کنند (در برابر این هتاکان به عِرض و آبروی افراد) چیست؟

آیا باخبرید که جوانان اهل قلمِ حزب اللهی وقتی این همه میدان هتاکی را علیه امثال بنده (که افسر جان برکف سیدناالقائد در فضای مجازی هستم) در سطح شهرستان دزفول، باز و فراخ می بینند از فعالیت ارزشی و ... دلسرد میشوند؟

و آیا حضرت آقا نفرمود : دلسرد کردن جوانان کشور خیانت به ناموس ملی است؟؟

مگر دزفول پلیس فتا ندارد که قداره بندان واتساپی به خود اجازه میدهند حقیر را به اسم کوچک و نام خانوادگی و خاندانم، مورد هتاکی مستقیم قرار دهند؟ آیا در فضای کنونی که دشمنان نظام ، امنیت فیزیکی دزفول را نشانه رفته اند صحیح است که عده ای اوباش در زمین دشمن غدّار بازی کنند و امینت سایبری امثال حقیر را فدای منافع نامشروع خویش کنند؟

وقتی امام خامنه ای مدظله العالی فرمودند : اهمیت فضای مجازی به اندازه انقلاب اسلامی است.

آیا نباید برای امنیت قلم های دلسوز و متعهد در فضای محقر و جمع و جور مجازی و رسانه ای دزفول مشغول خدمت به نظامند فکری کرد؟

آیا سقف فضای آزادی بیان در شهرستان دزفول اینقدر پایین و کوتاه است که کسی حق ندارد از نماینده شهر که کرسی شهر در مجلس را به او سپرده اند سوال کند؟

عرض پایانی

شهرستان دزفول با همه اقوام نازنینش،

با همه شهرها و شهرک هایش،

با همه روستایی ها و شهرنشینانش،

آماده ی جانبازی و سربازی برای انقلاب بوده ، هست و خواهد بود و به هیچ فرصت طلبی اجازه نخواهد داد «فضای پرسش و پاسخ» از مسئولین را بسته و از نمد اقوام دسفیلی، عرب یا لرِ شهرستان دزفول برای خود کلاهی بسازد.

همه بدانند،

هر که میخواهد در دزفول صاحب میز باشد باید از شهیون و سردشت گرفته تا سیاه منصور و اسلام آباد به مردم این شهرستان پاسخگو باشد و اتفاقا هر میزی پاسخگوتر ، ماندگارتر!

این مشی انقلاب و اسلام و قرآنی است.

آنان که به دنبال بستن دهانها و قلمها در دزفولند گوشهایشان را خوب باز کنند،

هیچکس کنار شما نخواهد ماند!!

نه عباس پاپی زاده پالنگان و نه هیچ کاندیدای دیگری با شما اوباشان هتاک، همراهی نمیکند.

دوران بازی با اذهان عمومی و عدم پاسخگویی به مردم گذشته است.

باور کنید!

باور کنید دزفول امروز با دزفول چهار سال قبل تفاوت زیادی دارد.

و این، رسانه است که مردم را روز به روز بیدارتر میکند.

 والعاقبه للمتقین

مهران موزون

29/7/1394

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مهر ۹۴ ، ۱۱:۱۸
مهران موزون

بسم الله الرحمن الرحیم

ریاست محترم شورای فرهنگ عمومی شهرستان دزفول

حضرت حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای قاضی دزفولی دامت برکاته

سلام علیکم

احتراماً ضمن عرض تبریک روز بزرگ مباهله، نظر به اینکه اخباری در خصوص ترویج پوششی جدید از مصادیق تهاجمات فرهنگی مانند ساپورت و ... در رسانه ها به گوش میرسد که «مانتوهای شیشه ای» نام دارد و ظاهراً دامنه ی این پروژه ی صهیونیستی به خیابانهای اهواز هم رسیده که مستدعی است دستور فرمایید دبیر محترم شورای فرهنگ عمومی آن شهرستان، در اسرع وقت، ضمن تهیه گزارشی تحقیقی و میدانی در این خصوص و طراحی راههای پیشگیری از شیوع این پوشاک شنیع و ضدشرع در سطح شهرستان اقدام فرمایند.

درین راستا پیشنهاد میشود از مبادی مختلف قانونی و ارگانهای ذیربط برای انسداد مسیرهای تولید،فروش،خرید و استفاده علنی این محصول اقدام شود.


باتشکر و آرزوی توفیق برای آن جناب.

فعال فرهنگی و رسانه ای : مهران موزون

1394/7/16



به پیوست : تصاویر و لینک اخبار پوشاک مورد اشاره   +   +


۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۴ ، ۱۵:۲۸
مهران موزون

مردم و مسئولین دسفیل بدانند که شیخ مرتضی انصاری اعلی الله مقامه الشریف، هیچ نیازی به دسفیل و دسفیلیان ندارد و این دزفول است که بازنده ی بی توجهی به سالروز تولد صاحب مکاسب است. روز عید غدیر برای تمام جهان تشیع هرچه چقدر مبارک است برای دزفول(بابت سالروز تولد حضرت شیخ) میمنتی مضاعف دارد.

نمیدانم این کم توجهی ها تعمّدی است یا سهوی و از روی کم سلیقگی؟

حواستان باشد آقایان محترم،

شیخ به دزفول بزرگ نمیشود بلکه این دزفول است که با نام آن یگانه ی دوران میتواند خود را برکشد.

زهی افسوس برای فرصتهایی که یکی پس از دیگری میسوزد و از دست میرود.

خاتم المجتهدین چونان خورشیدی در آسمان فقاهت میدرخشد و ما هر چقدر روی خود را از خورشید برگردانیم نمیتوانیم وجودش را منکر شویم.

پس،

من لم یشکر المخلوق...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۱:۴۱
مهران موزون

بیشتر بخوانید +

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۲:۲۴
مهران موزون

بیش از یکماه است اخبار رسیده حاکی از احداث کارگاه سدسازی در حوالی منطقه چال کندی رودخانه دز است.(پایین تر از سد دز و بالاتر از سد تنظیمی علی کله).

قطار مدیران شهرستان دزفول همیشه ی روزگار در حال سوار و پیاده کردن مسافران میزهایِ ریز و درشت خود بوده است.

از فرماندار گرفته تا بقیه!

طبیعتاً خُردوکلانِ این مدیران حق دارند در چارچوب قوانین مصوب، اعمال مدیریت و تاحدی هم اعمال سلیقه کنند!

اما،

ثروتهای اقلیمی و تمدنی یک منطقه نه تنها متعلق به مردم آن منطقه بلکه مِلک طِلق آیندگانی است که هنوز در صُلب پدران خود هم نیستند.(بحث ثروتهای ملی مانند نفت جداست)

لذا،

مدیرانی که خدای ناخواسته ممکن است توّهم بزنند که «چون مدیرند حق دارند هرتصمیمی برای امروز دارایی های تمدنی دزفول بگیرند» بهتر است این پنبه را از گوش مبارک بیرون بیاورند.

فی المثل، بافت قدیم دزفول یک میراث بشری است(هرچند که در اثر بی کفایتی های سی سال اخیر، هنوز به ثبت یونسکو نرسیده) بنابرین سخن هفت سال قبلِ آن ابلهی که معلوم نبود شناسنامه اش صادره ی کجاست و با تکیه بر سِمَتَش جرأت کرده و با پخش شبنامه یی خواستار شخمزنی بافت قدیم با لودر شده بود حمله به دارایی های هزاران ساله جهانی محسوب میشود.

علی ایحال،

شایسته است از میان مسئولان فعلی، آن کسانی که خود را مخاطب سوالات زیر میدانند هرچه سریعتر از پشت میز خود برخاسته و به میان مردم آمده و توضیح دهند، پیش از آنکه کاسه صبر مردم لبریز شود :

1) منظور از پروژه ی سدسازی در منطقه چال کندی دزفول چیست؟ اصولا این پروژه حقیقت دارد یا کذب است؟

2) کارفرما و پیمانکار این پروژه کیست؟

3) با ساخت این سد تکلیف دبی(debi) آب رودخانه «دز» در شهر دزفول چه میشود؟ آیا باز هم قرار است آب دز را کاهش داده و همچون طرحهای زمان آقای دوایی فر، رودخانه را همچون «عقیمرود» اصفهان، پهن و کم عمق سازند تا صرفاً دکوری از رودخانه بماند؟

4) تکلیف سدتنظیمی علی کله و آبهای آن(بابت کشاورزی دزفول) چه میشود؟

5) نقش احتمالی  اندیمشک درین داستان چیست؟

6) بنده شاید سواد پدافند غیر عاملم بتواند پاسخی احتمالی برای هدف از ساخت این سد بیابد اما اگر این سد قرار است حکم یک سد مخزنی برای ضریب اطمینان چرخش توربینهای سد دز را بازی کند، دم خروس تونل های غدیر را چه کنیم که در سکوت کامل در سواحل غربی دریاچه سد دز ساخته شده و احتمالا سال آینده افتتاح خواهد شد؟

دو تونلی که گفته میشود درصد عظیمی از آب دریاچه دز را بی آنکه از توربینهای سد دز عبور کند «بای پس» کرده و به سمت مناطق کرخه و پایین دست ببرد؟

براستی اگر بُریدن آبهای دز توسط غارتگران اصفهان و قم یک مصیبت است غارت آبهای دریاچه دز از تونلهای غدیر را بیخ گوشمان چه بنامیم؟

درایت؟ یا خیانت؟

7) نوروز 93 سری به سد دز زدم، روی دیواره ی سد، کارمندی نشسته و با بلندگو فریاد میزد :به «سد دز اندیمشک» خوش آمدید.

جلو رفتم و گفتم : سد دز اندیمشک؟

گفت : بله!

گفتم : اما دو حرف اول شهر دزفول روی این رودخانه و سدش است نه دو حرف اول شهر اندیمشک!

خشم از چشمانش میبارید و نمیتوانست پاسخ مناسب بدهد لذا بلندگو را گرفته و کودکانه فریاد زد : اینجا سد دز اندیمشک است.

من هم رو به کوهها کرده و با لبخندی معنادار دستهایم را دور دهان حلقه کرده و بلند گفتم : اینجا سد دز دزفول است!!!!  (انصافا صدایم کمتر از بلندگو نبود)

کارمند گفت : از ورودی سد که داخل شدید تابلو را ندیدید؟

این یک تابلوی بین راهی است

مخلص کلام اینکه..

در بازگشت و درب خروجی سد دز به تابلوی بسیار بزرگی که با کاشی سفال کار کرده بودند نگریستم :

«سد دز اندیمشک ، تآسیس 1341»

خنده ام گرفت و گفتم : اصلا سال 1341 شهری بنام اندیمشک بوده است؟ چگونه این اندیمشک صاحب سد ما شده در حالیکه عمر سد بیش از عمر اندیمشک است؟

با مدیر روابط عمومی سددز صحبت کردم معلوم شد دلسپرده و رفیق شفیق نماینده قبلی اندیمشک است.

جواب منطقی نداشت به من بدهد وادارش کردم رییس سد را تلفنی متصل کند که ایشان هم پاسخی نداشت :

سوالم از رییس محترم سد دز این بود : تغییر نام سد دز دزفول به سد دز اندیمشک و نصب این تابلوی دیوار گونه ی سفال، مصوبه ی کجاست؟

وزارت نیرو؟ سازمان آب و برق خوزستان؟ یا مصوبه و تصمیم خود مجموعه داخلی سد دز ؟

رییس سد قول داد تماس خواهد گرفت و پاسخ بنده ی خبرنگار را خواهد داد.

اما خبری نشد که نشد.

اکنون سوال هفتم من از مسئولین لایق! و غیرتمند! کنونی دزفول این است :

صرفنظر از اینکه کدام مدیر غضنفر دزفولی در دوسه دهه اخیر رضایت به پیشروی خط مرزی تقسیمات کشوری صالح آباد(بخوانید اندیمشک) به سرحدات دزفول داده، پاسخ دهید که چرا طی بیست سال اخیر به تعداد بازنشستگان شهروند دزفول از سد دز، استخدام لازم از این شهرستان در فرصتهای شغلی سد دز صورت نگرفته است؟

چرا و به چه علت رییس سد دز در جلسات فرمانداری دزفول شرکت نمیکند؟

چرا چندصدفرصت شغلی سددز توسط دوستان اندیمشکی، آرام آرام غصب و تمامیت خواهی شده است؟

اگر نماینده قبلی اندیمشک، فردی معلوم الحال بود، الحمدلله نماینده کنونی (سردار دارایی) انسان محترم و منصفی است، چرا آقای پاپی این موضوع را پیگیری نمیکند؟ سد دز چندصد فرصت شغلی دارد که در فرادست رودخانه پدری مان مستقر است و تا بوده است شهروندان دوشهر دزفول و اندیمشک در فرصتهای شغلی اش سهیم بوده اند.

آیا سهم دزفول از نیروگاه سد دز، فقط و فقط تخلیه فاضلاب و توالت های کارمندان نیروگاه در رودخانه است؟

(البته اگر هنوز روال تخلیه مانند چند سال گذشته باشد) قابل توجه اداره محترم محیط زیست دزفول!!

بنده مطلعم که خط فرمانداری اندیمشک در اثر بی لیاقتی عده ای از مدیران دزفولیِ دهه های قبل، تا وسط دیواره سد پیشروی کرده و این نصف النهار رودخانه، تا محدوده چال کندی(اگر دقیق گفته باشم) ادامه دارد.

ایضاً خود دریاچه نیز تقریبا نصف شده است.

اما آب دریاچه مگر مشاع نیست؟

پس چرا و با کدام اجازه، باحفر تونلهای غدیر از سواحل غربی دریاچه ، آب را به سمت اندیمشک و پایین دست منحرف میکنند؟

ظاهرا، غیرت بعضیها در دزفول! از درب منزلشان فراتر نمیرود!

باید خطر به منزل شخصی شان برسد تا احساس نگرانی کنند؟

ساده میگویم :

این خط ! اینهم نشان!

این نوشته، یک سند تاریخی است برای دهسال دیگر، که کف رودخانه ی دز را از کوپیته تا بیمارستان آیت الله  نبوی(ره) آسفالت کنند ، چیزی شبیه وضعیت رودخانه فعلی شهر قم.

یادتان باشد! که یادمان هست! که در این روزگار بی تفاوتی، چه کسانی! و چه نامهایی! پشت کدام میزهای دزفول نشسته اند و نقش و سهمِ سکوتشان در تاراج ثروتهای دزفول چیست و لذا این نوشتار برای آیندگان ثبت و ضبط میشود.

تاریخ دزفول، هم خادم داشته و دارد، هم خائن!

پس سعی کنید انشالله جزو خادمان تاریخ این دیار ثبت شوید.

فاعتبرو یا اولی الابصار

۲۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۱
مهران موزون

باسلام به برادر گرامی
جناب آقای دکتر محمدرضا سنگری
کوتاه و مختصر عرض کنم :
مرحوم شریعتی در کنار محاسنش معایبی هم داشت که موجب شده تا«عاقبت بخیری»ایشان نزد برخی علمای دین، همچنان در هاله ای از ابهام تلقی شود.
از میان معایب آن مرحوم،
تقریبا قاطبه ی منتقدین، بزرگترین عیب ونقص مشی او را «ورود به حیطه فقه و فتوا» میدانستند و دلیلش هم خیلی روشن است : «شریعتی فقیه نبود و از جنس فقاهت حرف میزد».
اکنون اینجانب،
به عنوان یک برادر دینی جنابعالی و یک مکلای ساده، برخود تکلیف میدانم که عرض کنم :
برای تمام زحماتی که در پژوهشهای مکتبی متحمل می شوید به شما خداقوت میگویم،
 لکن جان برادر !
فراموش نکنید که «شما فقیه نیستید»پس شایسته آن است که در ارائه سخن و یا نوشتارهای عمومی و علنی خویش ، «مرز بین تفقه! و تورخ!» را بشناسید و رعایت فرمایید.
سایه عالی مستدام باد

برادر کم سواد و کوچک شما : مهران موزون
سوم مرداد 1394 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۸
مهران موزون

نماینده محترم شهرستان دزفول در مجلس نهم

باسلام

مطلبی را خطاب به تمام نمایندگان مجلس نگاشته ام که از جنابعالی هم انتظار است که زحمت مطالعه و رعایتش را بکشید +

اما بعد..

حساسیت وظایف روزهای آتی خانه ملت در قبال پرونده هسته ای ایجاب میکند که تک تک نمایندگان محترم مجلس درک کنند که در کدام پیچ تاریخی دوران پارلمانی ایران ایستاده اند؟

از آنجا که مجلس و نمایندگانش عصاره ملت هستند از ایشان انتظارست که در بررسی کارشناسی و دقیق توافق نامه ی دولت یازدهم با 1+5 ، به خِرد شخصی خود تکیه نکنند و حتی با وجود مشاوران و کمیسیونهای مربوطه ی درون مجلس، با مردم نخبگان حوزه انتخابیه خود نیز شور کنند.

جناب پاپی زاده،

از شما انتطارست بیش از هر زمان دیگری آگاه باشید که نماینده کدام شهر و چگونه مردمی هستید؟

از شما توقعست ضمن ارایه گزارش دقیق و روز به روز به مردم شهرستان دزفول، توضیح دهید که چگونه قرارست برای رأیی که در قبال «هست و نیستِ ایران» میخواهید بدهید از مردمتان نظر و مشورت خواهید گرفت؟

جناب پاپی زاده،

اکنون مردم دزفول، که جزو نخبه ترین مردمان ایرانند لحظه به لحظه موضوع هسته ای را دنبال میکنند و برایشان بسیار مهم است که نماینده شهرشان چگونه و طی چه سازوکاری قرارست حط و مشی مورد تایید حضرت آقا را در بررسی دقیق این توافق نامه دنبال و پیاده کند؟

فراموش نکنید که عملکرد شما در قبال این پرونده، میتواند تکلیف انتخاب مجدد یا عدم انتخاب شما را نیز برای مردم دزفول معلوم کند.

لذا در کمترین وجه موضوع میتوان گفت : بخواهید یا نخواهید پرونده هسته ای برای شما (و هر تمام نمایندگان مجلس نهم) هم فرصت انتخاباتی است و هم تهدید.

و این به خودِ خود شما بستگی دارد و نه هیجکس دیگر.

موید باشید

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۲۰:۱۸
مهران موزون