دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

امام خامنه ای (مدظله) : اگر یک ملتى احساس عزت نکند، یعنى به داشته‌هاى خود - به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفباى خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود - به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزى ندارد، این ملت براحتى در چنبره‌ى سلطه‌ى بیگانگان قرار میگیرد.

۲ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

بیش از یکماه است اخبار رسیده حاکی از احداث کارگاه سدسازی در حوالی منطقه چال کندی رودخانه دز است.(پایین تر از سد دز و بالاتر از سد تنظیمی علی کله).

قطار مدیران شهرستان دزفول همیشه ی روزگار در حال سوار و پیاده کردن مسافران میزهایِ ریز و درشت خود بوده است.

از فرماندار گرفته تا بقیه!

طبیعتاً خُردوکلانِ این مدیران حق دارند در چارچوب قوانین مصوب، اعمال مدیریت و تاحدی هم اعمال سلیقه کنند!

اما،

ثروتهای اقلیمی و تمدنی یک منطقه نه تنها متعلق به مردم آن منطقه بلکه مِلک طِلق آیندگانی است که هنوز در صُلب پدران خود هم نیستند.(بحث ثروتهای ملی مانند نفت جداست)

لذا،

مدیرانی که خدای ناخواسته ممکن است توّهم بزنند که «چون مدیرند حق دارند هرتصمیمی برای امروز دارایی های تمدنی دزفول بگیرند» بهتر است این پنبه را از گوش مبارک بیرون بیاورند.

فی المثل، بافت قدیم دزفول یک میراث بشری است(هرچند که در اثر بی کفایتی های سی سال اخیر، هنوز به ثبت یونسکو نرسیده) بنابرین سخن هفت سال قبلِ آن ابلهی که معلوم نبود شناسنامه اش صادره ی کجاست و با تکیه بر سِمَتَش جرأت کرده و با پخش شبنامه یی خواستار شخمزنی بافت قدیم با لودر شده بود حمله به دارایی های هزاران ساله جهانی محسوب میشود.

علی ایحال،

شایسته است از میان مسئولان فعلی، آن کسانی که خود را مخاطب سوالات زیر میدانند هرچه سریعتر از پشت میز خود برخاسته و به میان مردم آمده و توضیح دهند، پیش از آنکه کاسه صبر مردم لبریز شود :

1) منظور از پروژه ی سدسازی در منطقه چال کندی دزفول چیست؟ اصولا این پروژه حقیقت دارد یا کذب است؟

2) کارفرما و پیمانکار این پروژه کیست؟

3) با ساخت این سد تکلیف دبی(debi) آب رودخانه «دز» در شهر دزفول چه میشود؟ آیا باز هم قرار است آب دز را کاهش داده و همچون طرحهای زمان آقای دوایی فر، رودخانه را همچون «عقیمرود» اصفهان، پهن و کم عمق سازند تا صرفاً دکوری از رودخانه بماند؟

4) تکلیف سدتنظیمی علی کله و آبهای آن(بابت کشاورزی دزفول) چه میشود؟

5) نقش احتمالی  اندیمشک درین داستان چیست؟

6) بنده شاید سواد پدافند غیر عاملم بتواند پاسخی احتمالی برای هدف از ساخت این سد بیابد اما اگر این سد قرار است حکم یک سد مخزنی برای ضریب اطمینان چرخش توربینهای سد دز را بازی کند، دم خروس تونل های غدیر را چه کنیم که در سکوت کامل در سواحل غربی دریاچه سد دز ساخته شده و احتمالا سال آینده افتتاح خواهد شد؟

دو تونلی که گفته میشود درصد عظیمی از آب دریاچه دز را بی آنکه از توربینهای سد دز عبور کند «بای پس» کرده و به سمت مناطق کرخه و پایین دست ببرد؟

براستی اگر بُریدن آبهای دز توسط غارتگران اصفهان و قم یک مصیبت است غارت آبهای دریاچه دز از تونلهای غدیر را بیخ گوشمان چه بنامیم؟

درایت؟ یا خیانت؟

7) نوروز 93 سری به سد دز زدم، روی دیواره ی سد، کارمندی نشسته و با بلندگو فریاد میزد :به «سد دز اندیمشک» خوش آمدید.

جلو رفتم و گفتم : سد دز اندیمشک؟

گفت : بله!

گفتم : اما دو حرف اول شهر دزفول روی این رودخانه و سدش است نه دو حرف اول شهر اندیمشک!

خشم از چشمانش میبارید و نمیتوانست پاسخ مناسب بدهد لذا بلندگو را گرفته و کودکانه فریاد زد : اینجا سد دز اندیمشک است.

من هم رو به کوهها کرده و با لبخندی معنادار دستهایم را دور دهان حلقه کرده و بلند گفتم : اینجا سد دز دزفول است!!!!  (انصافا صدایم کمتر از بلندگو نبود)

کارمند گفت : از ورودی سد که داخل شدید تابلو را ندیدید؟

این یک تابلوی بین راهی است

مخلص کلام اینکه..

در بازگشت و درب خروجی سد دز به تابلوی بسیار بزرگی که با کاشی سفال کار کرده بودند نگریستم :

«سد دز اندیمشک ، تآسیس 1341»

خنده ام گرفت و گفتم : اصلا سال 1341 شهری بنام اندیمشک بوده است؟ چگونه این اندیمشک صاحب سد ما شده در حالیکه عمر سد بیش از عمر اندیمشک است؟

با مدیر روابط عمومی سددز صحبت کردم معلوم شد دلسپرده و رفیق شفیق نماینده قبلی اندیمشک است.

جواب منطقی نداشت به من بدهد وادارش کردم رییس سد را تلفنی متصل کند که ایشان هم پاسخی نداشت :

سوالم از رییس محترم سد دز این بود : تغییر نام سد دز دزفول به سد دز اندیمشک و نصب این تابلوی دیوار گونه ی سفال، مصوبه ی کجاست؟

وزارت نیرو؟ سازمان آب و برق خوزستان؟ یا مصوبه و تصمیم خود مجموعه داخلی سد دز ؟

رییس سد قول داد تماس خواهد گرفت و پاسخ بنده ی خبرنگار را خواهد داد.

اما خبری نشد که نشد.

اکنون سوال هفتم من از مسئولین لایق! و غیرتمند! کنونی دزفول این است :

صرفنظر از اینکه کدام مدیر غضنفر دزفولی در دوسه دهه اخیر رضایت به پیشروی خط مرزی تقسیمات کشوری صالح آباد(بخوانید اندیمشک) به سرحدات دزفول داده، پاسخ دهید که چرا طی بیست سال اخیر به تعداد بازنشستگان شهروند دزفول از سد دز، استخدام لازم از این شهرستان در فرصتهای شغلی سد دز صورت نگرفته است؟

چرا و به چه علت رییس سد دز در جلسات فرمانداری دزفول شرکت نمیکند؟

چرا چندصدفرصت شغلی سددز توسط دوستان اندیمشکی، آرام آرام غصب و تمامیت خواهی شده است؟

اگر نماینده قبلی اندیمشک، فردی معلوم الحال بود، الحمدلله نماینده کنونی (سردار دارایی) انسان محترم و منصفی است، چرا آقای پاپی این موضوع را پیگیری نمیکند؟ سد دز چندصد فرصت شغلی دارد که در فرادست رودخانه پدری مان مستقر است و تا بوده است شهروندان دوشهر دزفول و اندیمشک در فرصتهای شغلی اش سهیم بوده اند.

آیا سهم دزفول از نیروگاه سد دز، فقط و فقط تخلیه فاضلاب و توالت های کارمندان نیروگاه در رودخانه است؟

(البته اگر هنوز روال تخلیه مانند چند سال گذشته باشد) قابل توجه اداره محترم محیط زیست دزفول!!

بنده مطلعم که خط فرمانداری اندیمشک در اثر بی لیاقتی عده ای از مدیران دزفولیِ دهه های قبل، تا وسط دیواره سد پیشروی کرده و این نصف النهار رودخانه، تا محدوده چال کندی(اگر دقیق گفته باشم) ادامه دارد.

ایضاً خود دریاچه نیز تقریبا نصف شده است.

اما آب دریاچه مگر مشاع نیست؟

پس چرا و با کدام اجازه، باحفر تونلهای غدیر از سواحل غربی دریاچه ، آب را به سمت اندیمشک و پایین دست منحرف میکنند؟

ظاهرا، غیرت بعضیها در دزفول! از درب منزلشان فراتر نمیرود!

باید خطر به منزل شخصی شان برسد تا احساس نگرانی کنند؟

ساده میگویم :

این خط ! اینهم نشان!

این نوشته، یک سند تاریخی است برای دهسال دیگر، که کف رودخانه ی دز را از کوپیته تا بیمارستان آیت الله  نبوی(ره) آسفالت کنند ، چیزی شبیه وضعیت رودخانه فعلی شهر قم.

یادتان باشد! که یادمان هست! که در این روزگار بی تفاوتی، چه کسانی! و چه نامهایی! پشت کدام میزهای دزفول نشسته اند و نقش و سهمِ سکوتشان در تاراج ثروتهای دزفول چیست و لذا این نوشتار برای آیندگان ثبت و ضبط میشود.

تاریخ دزفول، هم خادم داشته و دارد، هم خائن!

پس سعی کنید انشالله جزو خادمان تاریخ این دیار ثبت شوید.

فاعتبرو یا اولی الابصار

۲۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۱
مهران موزون

باسلام به برادر گرامی
جناب آقای دکتر محمدرضا سنگری
کوتاه و مختصر عرض کنم :
مرحوم شریعتی در کنار محاسنش معایبی هم داشت که موجب شده تا«عاقبت بخیری»ایشان نزد برخی علمای دین، همچنان در هاله ای از ابهام تلقی شود.
از میان معایب آن مرحوم،
تقریبا قاطبه ی منتقدین، بزرگترین عیب ونقص مشی او را «ورود به حیطه فقه و فتوا» میدانستند و دلیلش هم خیلی روشن است : «شریعتی فقیه نبود و از جنس فقاهت حرف میزد».
اکنون اینجانب،
به عنوان یک برادر دینی جنابعالی و یک مکلای ساده، برخود تکلیف میدانم که عرض کنم :
برای تمام زحماتی که در پژوهشهای مکتبی متحمل می شوید به شما خداقوت میگویم،
 لکن جان برادر !
فراموش نکنید که «شما فقیه نیستید»پس شایسته آن است که در ارائه سخن و یا نوشتارهای عمومی و علنی خویش ، «مرز بین تفقه! و تورخ!» را بشناسید و رعایت فرمایید.
سایه عالی مستدام باد

برادر کم سواد و کوچک شما : مهران موزون
سوم مرداد 1394 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۸
مهران موزون