دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

امام خامنه ای (مدظله) : اگر یک ملتى احساس عزت نکند، یعنى به داشته‌هاى خود - به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفباى خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود - به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزى ندارد، این ملت براحتى در چنبره‌ى سلطه‌ى بیگانگان قرار میگیرد.

شکار بَنَک

جمعه, ۱۷ دی ۱۳۸۹، ۰۵:۵۵ ق.ظ

دیروز که از جام جم بر می گشتم ، برای خرید باتری موبایل آغامون (همسرم) به پاساژ نزدیک خونه مون رفتم و بعد از پرس و جو از موبایل فروشی چشمم افتاد به یه مغازه ترشی فروشی شیک و خودمونی که تازه افتتاح شده بود.

رفتم تو.

تنوع جنسش خوب بود و من همینطور که گرم بررسی ترشیاش بودم متوجه یه چیزی شدم.

شبیه خوشه های خیلی ریز غوره به رنگ سبز ماشی توی آب و سرکه خوابیده .

پرسیدم اینا چیه؟

گفت : ترشی بَنه .(BANE)

می دونستم که بعضی نقاط ایران که بَنَک رو می شناسن بهش میگن بنه.

یه خورده چشیدم.

یهو طعم قدیمی بنک و کُلخُنگ تو مشامم پیچید.

خیلی برام جالب بود که بنک نارس رو ترشی کنن.

پرسیدم  : خودتون درست می کنین؟

بادی به غبغب انداخت و گفت : آره.

گفتم : جنوبی هستین؟

گفت : نه ! ولی کارمند بانک بودم و سالها شیراز زندگی می کردم و اونجا یاد گرفتم .

گفتم اینا بنه های کوهای شیرازن؟

گفت : آره.

و من به این فکر می کردم که منتهی الیه کوههای سترگ زاگرس که در استان فارس تموم میشه محروم از این نعمات خداوندی نیست.

همین الانکه دارم این پست رو می نویسم یه خوشه ترشی بنک رو توی دهنم گذاشتم و با چوبش که نرم و ترش شده جاتونو خالی کردم.

ولی این قضیه ترشی بنه منو برد به سی سال پیش :

ما بچه های محله سبط شیخ ، مثل محلات دیگه ای که همسایه رودخونه بودن ، تمام سال (حتی زمستون) برای سرکشی به ساحل رودخونه دنبال سرگرمی و بهونه بودیم.

یادمه یکی از سرگرمی های زمستونی لب دز به شرح زیر بود.

نمی دونم کدوماتون سَله های گامیشی دیدین!

« سَلَه » یه واژه اصالتا عربیه و به معنی « سبد ».

کانالای عربی رو که ببینین در گزارش ورزشی بسکتبال میگن : کره السله ، یعنی توپ و سبد.

(متنفرررررررررم از زبون عربی رایجی که در کشورهای عربی امروزی استفاده میکنن و واژگان خلق الساعه در میارن واسه خودشون و دارن از عربی زیبای قرَآنی دورتر و دورتر میشن)

بگذریم ...

تو خونه گامیشیای دزفول ( اونایی که گاومیش و یا محصولات لبنی گاومیش دارن) یه سبدهای مخروط شکلی بافته از چوب بود که خیلی بزرگ بودن که بعضیاشون هنوزم دارن.

منظورم تَپ نیست ها!.

این سله ها که میگم شاید حدود 100 لیتر حجمشون میشد.

خلاصه اینکه یه کسایی که هیچوقت باهاشون حرف نزدیم و نمی دونم از کجا میومدن ، هرسال زمستون سروکله شون پیدا میشد با وانتهایی از قبیل وانت مزدا.

عقب وانت هاشون چنتا سله پر از بنک بود. ( بنک ها!.....نه کُلخُنگ).

ما هم که درسمون رو فوت آب بودیم می رفتیم و حدود 10 متر پایین تر از اونا وای میسادیم.

در حقیقت پاچه های زیر شلواری مون رو تا زانو ور می زدیم و با دمپایی می رفتیم توی آب ( تاحد زیر زانو) و منتظر می شدیم.

آقایون مورد بحث ، سله های بنک رو از عقب وانت پیاده می کردن و دونفری دو طرف یه سله رو می گرفتن و میوردن توی آب.

سله رو تا نصفه درون آب میکردن و اینجوری بنکا رو می شستن.

ولی قصدشون شستن بنکا نبود و اصل زحمتی که می کشیدن برای این بود که بنک های بدون مغز و پوک بیان بالا و روی آب قرار بگیرن و خلاصه وقتی بنک های پوک و سبک بالا قرار می گرفتن ، خیلی آروم سله رو فرو می کردن توی آب تا جایی که لبه های سله مساوی سطح آب میشد و اونوقت بود که بنکای پوک از بقیه بنکا جدا شده و شناور روی آب به سمت ما سرازیر و مام که از خدا خواسته ، دونه دونه جمشون می کردیم.

اونوزمونا بنک قیمت زیادی نداشت و ما به راحتی با 10 ریال یه قیف بنک می خریدیم.

میخوام بگم اون بنکا ارزش مادی خاصی نداشتن ولی دو دلیل داشت این کار ما :

یکی سرگرمی و بهونه ای بود که ما حتی زمستون هم از « مام دز» مون دور نباشیم.

دیگه اینکه فرهنگ اون موقع اینجوری بود که صرفنظر از فقر و غنای افراد ، مردم عادت داشتن که از دور ریز هر چیری پرهیز کنن.

همون واژه ی معروف : حیفَه. (HEFA)

ما در حقیقت : حیف می دونستیم که میل نکنیم.

و این با «حیف و میل» خیلی فرق داره.

یادمه حداکثر ، ده درصد بنکایی که جمع می کردیم مغز داشتن.

ولی مشغولیاتی بود بخدا.


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۱۰/۱۷
مهران موزون

نظرات  (۱۸)

سلام بر اقا مهران فعال
همیشه تو پستایی که خاطره هستن یه مطلب یه نکته در میارم تو آرشیو ذهنم جا می دم . من اهل بنک خوردن نیستم ولی بگید هر کی خورد مواظب مرواریدای توی دهنش باشه
راستی یه مطلب درباره حلوا قپیت بنویس چند وقت پیش حرفش پیش اومد به یاد بچگی هامون رفتیم گرفتیم فکر کنم پست جالب در بیاد

====
حتما
می تیام
۲۳ دی ۸۹ ، ۰۲:۰۱ صحرابدری
سلام برام
پی شعر دسفیلی چطوری ؟
شعرا درس حسابی هان . بیو پا ون می تیام .
بندیرتم .
دوس داروم پی نظرات هللولاشون کنی .
سوز بویی .

======
آباد بوویی برام
از نزدیک نه ولی از دور چرا
شاید
مرکز شهر:
تازه واردها فضای سایبری دزفول را به چالش کشیدند.

این مطلب به علت همخوانی نداشتن با موضوع و دیگر مطالب این وبلاگ تا هفته ی دیگر مورخ 27/10/89 از روی این پایگاه اینترنتی حذف می شود.
سلام آقای موزون عزیز .
ما که در دزفول هر سال در همین فصل زمستان همراه شب نشینی های مان بنک را هم ضمیمه ی چای و شلغم و بایم می کنیم . و چه طعم فرار فوق العاده ای دارد این بنک ..
یا حق .

==========
نوش جان سید جان
الهی هزارسال زنده باشی و بنک بشکنی و برامون فیلم بسازی
۲۰ دی ۸۹ ، ۲۰:۰۵ چشم انتظار لطف شهیدان
سلام با مطلبی از شهید بادروج بروزیم .خوشحال می شیم سری بزنید.
۲۰ دی ۸۹ ، ۱۸:۳۹ محمد باغبان پور
سلام ترشی بنک هم تو دزفول هست ودرست هم میشه بهرحال ممنون از مطلبتون موفق باشید دعوتید به خواندن پست نوی کوتاه

=======
جدی ترشی بنک توی دزفول هست؟؟
خدا خیرت بده.
راستی پستت رو خوندم.
زنده باد نونا خونی مار رحمت الله
یادش بخیر
مرکز شهر:
دژ فراموشی (این مطلب رو از دست ندید)
۲۰ دی ۸۹ ، ۰۵:۰۵ محمد مجیدی راد
سلام
این سومین نظری که میذارم نمیدونم ایراد کار از کجاست که ثبت نمیشه!!!

آقا گفتی بنک .. کوردی کبابم
دورانی داشتیم با بنک و فوتبال دیدین و درس خوندن و .....
بما سر بزنید
" رد دست عباس "
زمزمه: یک عکس و 9 شهید!
۱۹ دی ۸۹ ، ۰۹:۱۱ دختردسفیلی
البته لازم به ذکرنیست که بنک وکلخنگ محصول مخصوص رشته کوه زاگرسه وهمه ی دوستان عزیزاین رومیدونند.ولی خواستم مایه دوست خوب کرمانشاهی داریم که به ازشمانباشه یکی ازمهربونای روزگاره واین ترشی روکه آقای موزون فرمودند2سال پیش برامون سوغاتی ازقروه آوردند.جای همه تون خالی خیلی خوشمزه بودبالاخص که با کلخنگ یا بنک سبزوباشاخه درست شده بود.بهتون پیشنهادمیکنم حتماازاین ترشی گیربیاریدومیل کنیدنه تنهاپشیمون نمیشیدبلکه کلی هم ازآقای موزون تشکرمیکنیدکه به شمااین ترشی رومعرفی کرد.راستی این دوستمون امسال هم برامون ترشی زیره (اونهم سبزوباشاخه)آورد.
درضمن آقای موزون همیشه دعاگوی شماهستیم.ارادتمند

========
نوش جان
جای ماروهم خالی کنید
مرکز شهر:
سری اول تصاویر قدیم دزفول (دیدن این سری از تصاویر و قسمت های بعد آن بر عموم واجب است)
http://www.dt24.blogfa.com/cat-28.aspx
درود
خیلی جالب بود.
ازنظر فنی هم :بگیم خاطره خیلی خوبی بود.
دست به قلمتان خوبه.
جاداره اینجا به مهدی جان هم سلام کنم وممون از لینکنت .

=======
سپاس از شما سرکار خانم
ممنون میشم راهنمایی بفرمایید و ایرادات موجود رو بگین.
رک و راحت بگید توروخدا.
چون بنده خیلی خوشحال میشم کسی ایراد قلممو بگه.
۱۸ دی ۸۹ ، ۰۰:۳۵ روانشناس اقای ادیب شناس
با سلام لطفا بررسی علمی بیماری آقای سهراب افشار را دنبال کنید/ با تشکر

=====
سلام
خواندم
بایدعرض کنم :
1- من معتقدم که وقتی تنبیهات خارج از سایبری وجود داره ، قدری کودکانه است آدم به تسویه حسابهای اینترنتی متوسل بشه و در حقیقت نشون میده که آدم خارج از سایبر ، دست و پاش بسته اس. ( عقیده شخصیمو گفتم و منظورم با همه اس ، نه فقط شما و یا آقای افشار)
2- آنچه که مستقیم و غیر مستقیم به آقای م.ب مربوط میشه به هیچ وجه برام جذابیت نداره و فرصت پرداختن بهش رو ندارم. اتفاقا زمانی که ادیب شناس تازه راه افتاده بود و دوستان برای بنده هم کامنت اطلاع رسانی گذاشتن بهشون عرض کردم که : نتیجه خاصی از این روند گرفته نخواهد شد ( که تا الان هم گرفته نشده )
3- لطفا در این خصوص برای بنده کامنت نگذارید و در هر زمینه ی دیگری ( مثلا مطالب دیسون) قدمتون رو چشم.
4- ولی همونطور که عرض کردم ، اطاعت امر شد و رفتم و مطلبتونو خوندم که خدای ناکرده به اولین اطلاع رسانی شما ، اسائه ادب نشده باشه.
سربلند باشی عزیزم
دو بار سعی کردم نظر بدم نشد
اما حالا شد ولی یادم رفت چی می خواستم بگم.
کلا خیلی کلخنگ دوست دارم اما از بنک زیاد خوشم نمیاد
اهان یادم اومد
ما تو مدرسه سر کلاس با بنک به هم تیر اندازی می کردیم حتی به بعضی معلما!!!
البته اون موقع که کوچیک بودیم

=====
مام از این شیطنتا میکردیم.
با لوله خودکار بیک.
البته بنکای ریز جا میشدن.
و البته ماش.
سلام
با یه عکس فوق العاده زیبا از برکه پارک خانواده دزفول بروزم.
۱۷ دی ۸۹ ، ۰۹:۱۴ مردی از سرزمین افتاب
یه نمایش طنز دزفولی دارم که چند سال پیش درست شده ممکنه شما هم دیده باشید
که دو تا جوون دزفولین میخوان بیان تهران یکی از این جوونا اسمش عبدالنبی بود که ادم خیلی ساده ای بود یه نفر ازش پرسید اقا میدون ونک از کدوم وره بش گفت که والا یه بنک فروشی اینجا بود کلخنگم داشت بساطشو جمع کرد رفت شخص دوباره پرسید نه میدون ونک بش گفت چی میدون میدون ننت ؟ خلاصه الان که اسم بنک اومد یاد این نمایش میدون ونک افتادم کلی خندیدم اگه حجمش بالا نبود دوست داشتم بذارمش تو وبم برا دانلود

======
بیا و صواب کن
چند قطعه اش کن و آپلودش کن حالشو ببریم
سلام وبلاگ خوبی داری ؟ تو لیست به روز شده ها داشتم میگشتم وبلاگ شما رو پیدا کردم گفتم و بیام و یه سایت خوب رو بهت معرفی کنم

شاید بدردت بخوره یه سری بزن

من از این سایت خیلی استفاده کردم


همه خدماتش رایگانه


http://www.rohani.ir