دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

امام خامنه ای (مدظله) : اگر یک ملتى احساس عزت نکند، یعنى به داشته‌هاى خود - به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفباى خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود - به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزى ندارد، این ملت براحتى در چنبره‌ى سلطه‌ى بیگانگان قرار میگیرد.

انالله و انا الیه راجعون

دوشنبه, ۸ آذر ۱۳۸۹، ۱۰:۵۰ ب.ظ

گفت ای چفیه سپیدت می کنم
چون سپیده دم شهیدت می کنم
گفت: رنگت شد نشان استخوان
همنشین حنجر مولاییان
رنگ نور و رنگ نور ونور باش
روشن شبهای تار هور باش
لاله را در چفیه پرپر خواستند
چفیه را در خون شناور خواستند
آسمان از درد غیرت چاک شد
چفیه از بالا سفیر خاک شد...


روح بلند حاج محمدعلی ذاکریان زاده ( جانباز شیمیایی) به ملکوت اعلی پیوست.

داغ دزفول تمامی ندارد و ایضا صبر دزفولی های صبور.

خدایا تو شاهد باش که ما اگر همراهان بدی نبودیم برای شهدا ، بازماندگان خوبی هم نیستیم.

خدایا ما را پیش از آنکه بمیرانی زنده گردان.

خدایا تو بهترین گواه بر 270 ماه زجر جسمانی شهید ذاکریان زاده بودی ، تو را به جلالت قسم ، آنچه از سیه روزی ها و سیه کاری های ما میدانی را مکتوب مکن و مکتوم دار که تویی ستارالعیوب حقیقی.

بارالها ، تو میدانی که جانبازان شیمیایی ما ، سینه شان فقط مأمن گاز خردل نیست ، بلکه هر نفسشان که فرو میرود ممد حیات و عزت ابدی ایران است و چون بر می آید ، ضامن امنیت ملی این سرزمین.

پروردگارا ،

تو را به قریب به سیصد میلیون نَفَس پاکی که شهید ذاکریان زاده در این 22 سال کشید قسمت میدهم ، شر دشمنان و کوردلان داخل و خارج ایران را از سر فرزندان این مُلک کم کن.

***

دو خواهش از یاران دیسون

اول : یکی از شما عزیزان ، بنده را شرمنده سازد و فردا صبح خود را تابوت شهید ذاکریان زاده  رسانده و  از طرف من روسیاه ، گوشه پرچم سه رنگی را که روی تابوتش کشیده اند بوسه زند.

دوم : به همه شماعزیزان یادآوری میکنم ، اگر فردا در تشییع جنازه ی شهید ذاکریان زاده، به این فکر فرو رفتید که : « ای کاش تا این جانبازان عزیز و مظلوم زنده اند قدرشان رابدانیم » معطل نکنیدو در همان مراسم تشییع ، سراغی از شهید زنده ، جانباز سرافراز ، حاج عزیز صفقلی پور بگیرید که مطمئن هستم اگر در بستر جانبازی نباشد ، حتما در مراسم فردا خود خواهد رساند.

خدا میداند این برادر نیز سالهای سال است چه مشقاتی برای مداوای خود ، بین دزفول وتهران میکشد؟

خدا میداند که زمین و زمان شرمنده ی انفاس این عزیز است و ایضا همسر فداکارش.

شما را به خدا کسی اگر در مراسم فردا ، حاج عزیز را نیز زیارت کرد روی ماهش را از طرف بنده بوسه بزند و سلام حقیر را به ایشان ابلاغ نماید.

السلام علیک یا اباعبدالله


تشییع پیکر پاک شهید : فردا صبح (سه شنبه) ساعت 9 از مقابل آستان مقدس حضرت سبزقبا(ع)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۹/۰۸
مهران موزون

نظرات  (۱۶)

۱۰ آذر ۸۹ ، ۰۹:۱۵ محمد مجیدی راد
سلام
خدا قوت ببخشید نیستم
نمیدونستم با حج عزیز رفیقی؟!!
من ارتباط بسیار بسیار نزدیکی باهاش دارم
یه عکس ازش براتون می فرستم (میگردم اگه داشتم دونفره از خودم و خودش)
یه مطلب می خواهم در خصوص هییت عاشقان کربلا کار کنم و در اون حاج عزیز رو معرفی کنم
همینجوری گوشمو می پیچونه !! نمیذاره
یا علی
==========
نمیدونم چقدر این حس و حالی رو که عرض میکنم درک میکنید :
من خیلی به حاج عزیز ارادت دارم
و هربار که میام شهر به خودم قول میدم که سری بزنم خدمتش.
ولی وقتی میام ، پام به رفتن نمیاد....
میدونید چرا؟
ازش خجالت میکشم.
خحالت میکشم که چرا برای کاهش دردهاش نمیتونم کاری کنم.
خجالت میکشم که بجز پرسیدن حالش ، هیچ گل دیگه یی نمیتونم به سرش بزنم.
به خودم میگم : مردشورتو ببرن مهران..... آخه تو چه ایرانی هستی؟ چه دزفولی هستی که هیچ کاری ازت برنمیاد برای حاج عزیز و امثال حاج عزیز انجام بدی.
اوج هنرم اینه که وقتی یادش میفتم تو دلم میگم : حاجی ! روحی فداک.
یه عکس بفرستین توی دیسون کارش کنم. دعاتون میکنم داداش.
ضمن عرض تبریک و تسلیت این شهید عزیز به امام زمان (عج)ونائب بر حقش مقام معظم رهبری(حفظه الله تعالی) ، و آرزوی شفای عاجل برای کلیه جانبازان انقلاب-
ضمنا" سلام شما به حاج عزیز ابلاغ شد و ایشان با خضوع و خشوع تمام بسیار از این کار شما اظهار شرمندگی کردند - گر چه حق را به ایشان نمیدهم!!!! و باید مورد تقدیر واقع بشوند.

=======
حاج عزیز مرد بزرگی است و نور چشم ماست.
خدامیداند به عنوان یک هموطن ، چقدررر شرمنده این مرد هستم.
کوه نمیکشد بار دردهای این انسان را.
با غزلی به یاد شهید عاشق محمدعلی ذاکریان زاده ( جانباز شیمیایی)به روزم
شهادت ای شهادت ناز شصتت! فدایی کن مرا قربان دستت
سلام خدابرشهیدان وسلام شهیدان برشما
ما هم تو فامیلمون یه شیمیایی داریم که دو سال پیش معلوم شد شیمیاییه
الان به جز اینکه چشماشو تکون بده هیچ کاری نمی تونه بکونه
بنیاد شهیدم هیچ مسئولیتی قبول نکرده
حالا هم سه دختر داره که نگرانه آیندشونه
بیچاره پول نداره دارو بخره.
والا هر وقت می بینمش گریم می گیره.
خدا شفاش بده

========
خدا سلامتی بهش بده
من حاضرم یه مصاحبه با ایشون ترتیب بدین و توی فضای سایبری درجش کنیم.
مثلا یه سایت خبری
و لا اقل همین دیسون تریبون بدی نیست...بالاخره بعضی از مسئولین دزفولی و غیر دزفولی جزو مخاطبین و خوانندگان دیسون هستن.
مصاحبه از شما ، پیگیری و درجش از بنده.
بسم الله
با یک جهان شرمندگی از او وت مام جانبازان ، به روح بلندش درود می فرستم .

کل من علیها فان و یبقی وجه ربک ذوالجلال والاکرام
۰۹ آذر ۸۹ ، ۱۰:۰۰ سعیدی راد
سلام. کمترین کاری بود که از دستم بر می آمد. کاش عکسی از ایشان بود و می زدیم. سرچ کردم نبود.
خیلی دلم گرفت. کاش دزفول بودم.
روحشان شاد!
۰۹ آذر ۸۹ ، ۰۷:۵۹ نصیرالدین جعفری
روحش شاد. تصور عذابی جانبازان شیمیایی می کشند غیر ممکن است.
سلام
همین الان جواب کامنت پست قبل رو دیدم
شدیدا ناراحت شدم بابت مادر خانمتون
انشاءالله خدا به ایشون و همه ی بیماران شفای عاجل عنایت کنه

اگه کاری از دست من برمیاد بفرمایید

======
ممنونم از محبتتون
۰۹ آذر ۸۹ ، ۰۶:۲۸ مدیر وبلاگ مسجد حجت بن الحسن(عج)- سقای ژ
با سلام
من هم امروز اطلاعیه شهادت این عزیز رو دیدم و سخت متاثر شدم.
روحش شاد
۰۹ آذر ۸۹ ، ۰۵:۰۵ مردی از سرزمین افتاب
خوشا سعادتشو سوار کشتین/دوزه امام پشونه هنون همه بهشتین
ار همه وسیدن غرق ای دنیا بیسن/ای هنون خودویین مال ای دنیا نسن
شهر دسپیل که بنازه ور شهیدون خودش/خاک پاکش داغ دار ای عزیزون خودش
اخر شعرم رسیدم په تیا پر عرسم/مو بدهکار هنونم ار تیامه بسم

=======
نمیدانم شاعر شمایید یا کس دیگری...... اما هرکه هست باید دهانش را با اشرفی طلا پر کرد
انا لله و انا الیه راجعون

خوش باد دوباره یادی از جنگ شده ست
دریاچه ی خاطرات خونرنگ شده ست

امروز دوباره می گدازد این دل
این دل که برای شهدا تنگ شده ست
سلام
کاش قدر این نفس های پاک را می دانستیم و همراه شایسته ای برای فداکارهای ایشان و میراث دار امینی برای خون شهدا بودیم...
سلام

کاش با همه ی روسیاهیمان در آخرت شفیع ما باشند روحش شاد