دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

امام خامنه ای (مدظله) : اگر یک ملتى احساس عزت نکند، یعنى به داشته‌هاى خود - به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفباى خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود - به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزى ندارد، این ملت براحتى در چنبره‌ى سلطه‌ى بیگانگان قرار میگیرد.

دزفول به زمین و آسمان گل صادر میکند

چهارشنبه, ۱۲ آبان ۱۳۸۹، ۱۲:۱۱ ق.ظ

 صبح شنبه ی اول همین هفته در حال مرور آلبومی از شهدای دزفول بودم.

آلبومی که اسکن شده ی آلبوم کاغذی یکی از بستگان ماست که زمان جنگ با دوربین شخصی خودش از صحنه های دهشتناک شهدای موشکی و بعضا از شهدای دزفولی جبهه های نبرد میگرفت.

راستش کمتر کسی تحمل دیدن این آلبوم رو داره.

خاطر منم خیلی عزیز بود که عکاس محترم سال گذشته اجازه داد عکساشو اسکن کنم و قرار هم ندارم جایی ازشون استفاده کنم.

منتها اول این هفته....

قبل از رفتن به سرکار داشتم یه مرور میکردم عکسارو که ناگهان چشمم افتاد به یک عکس و یک نام :

                                            شهید احمدپیرموز>>

به آغامون ( همسرم) گفتم : این شهید پیرموز ممکنه همون پرموز خودمون باشه و اشتباها نوشته باشن پیرموز؟

گفت : آره این شهید احمد پرموز داداش همین آقامسعود گوینده رادیودزفوله.

شگفت زده شدم که چطور تاحالا متوجه این عکس نشدم؟

 به ذهنم رسید همین روزا باید سروکله ی کَلو مسعود پیدا بشه الان یه هفته بیشتره که رفته کربلا.

وبلاگشو باز کردم و دیدم که بله... شاخ شمشاد تشریف آوردن.

گفتم غافلگیرش کنم.

براش کامنت گذاشتم که : داداش زیارتت قبول ولی من میخوام یه کادو بهت بدم.

در کامنت خصوصی بعدی بهش گفتم که کادوی بنده ،یه عکس از داداش احمدته.

میدونید مسعود چی جواب داد :

(( سلام
دستت درد نکنه ، چه اتفاق جالبی فردا سالگرد احمده و پست بعدی من در مورد اونه ، بی صبرانه منتظر عکس هستم بازم ممنون
))

یاد یه خبر از خبرهای سال پیش افتادم : دزفول بزرگترین صادر کننده ی گل ایرانه.

 

شهید احمد پرموز

این گل پرپر یکی از گل های صادراتی دزفول به ملکوت اعلی ست

 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۸/۱۲
مهران موزون

نظرات  (۱۱)

کجایید ای شهیدان خدایی
بلا جویان دشت کربلایی
کجایید ای سبک روحان عاشق
پرنده تر ز مرغان هوایی
...
کجایید ای در زندان شکسته
به داده وام داران رهایی
مطلب خوبی نوشتید کاش فراموششان نکنیم
واقعا دردناکه!
رفت و برنگشت و این رسم روزگار ماند
چشم جاده ها هنوز، محو در غبار ماند

این همه شب است و باز، این همه حضور تلخ
فصل‌های محکم خالی از بهار ماند . . .
خطاب به عبدالکورش

ممنون از لطف و محبتت عزیزم
فقط دنیا کوچیک نیست اخوی...بلکه بنده هم کوچیک شما هستم.
چه عنوان با مسمایی داره این پست
سلام
لایک به کامنت آقای سعیدی راد
درمورد کامنت جناب مجیدی راد باید بگم فی المجلس کاری شروع شده با عنوان جنبش وبلاگی دزفول مظلوم قهرمان . سعی کنید شرکت کنید . اینم آدرسش:http://mkz61.parsiblog.com/1730193.htm
سلام
با داستانک کلید به روزم
خوشحال می شوم برداشت تان را بفرمایید تا استفاده کنم
درود برشما
۱۲ آبان ۸۹ ، ۰۹:۴۳ محمد مجیدی راد
سلام
امشب جایی بودم در اهواز
یه جمع از بچه های خوب دزفول
تو مسیر بحثی شد در خصوص جنگ با یکی از سرداران سپاه
از خودم پرسیدم اگه یکی چند سال بعد بزنه زیر قضیه موشک بارانهای دزفول ما چه مدرک و گواهی برا نسلهای بعد آماده کردیم؟؟؟؟؟
چه محلهای جغرافیاییش و چه فرهنگ روزشمارش و چه .....
می خوام یه مطلب در این خصوص در آینده تو وبلاگم کار کنم انشالله که بتونم
بما سر بزنید

========
اتفاقا یکی از طرحهای عملیاتی که بنده و شخض محترم دیگری برای این مسئله در دست داریم همین موضوعه.
سلام
انشاءالله خدا این شهید عزیز رو با اباعبدالله(ع) محشور کنه
۱۲ آبان ۸۹ ، ۰۵:۵۹ روح الله پرموز
مرسی که از عموی بزرگوارم یاد کردید
امروز هم سالگردشه
دل من که برادر زادش هستم خیلی خوشحال شد

=======
دربس مخلصیم
روح شهدای پرموز با روح اباعبدالله محشور باد
لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا
خدا بر درجات این این شهید بیافزاید.
خدا بیامرزدمون.