دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

امام خامنه ای (مدظله) : اگر یک ملتى احساس عزت نکند، یعنى به داشته‌هاى خود - به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفباى خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود - به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزى ندارد، این ملت براحتى در چنبره‌ى سلطه‌ى بیگانگان قرار میگیرد.

فرهنگ دزفولی ، نماد بارز اصلاح الگوی مصرف

دوشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۸۹، ۰۴:۰۵ ب.ظ

نیک مستحضرید که یکی از ثمرات نامبارک مدرنیته ، مصرف گرایی است.

ایضا وقوف دارید که یکی از جلوه های دلنشین در «زندگی سنتی» مدیریت در الگوی مصرف بوده است.

فرهنگ سنتی دزفول ، مملو از معیارهای صحیح الگوی مصرف بود.

از سرانه پایین تولید زباله گرفته تا مصرف نسبتا صحیح وقت و زمان ، زندگی یک دزفولی تا همین سه دهه پیش ، سرشار بود از جلوه های زیبای «کلو وشربوا و لاتسرفوا».

دیسون در ادامه ی چرخش های قلم کم بضاعت خویش ، سَرِ آن دارد تا هر از گاهی ، به نمونه های «اصلاح الگوی مصرف» در گذشته ی نه چندان دور دزفول بپردازد.

و صرفا نیت برآن است تا آن فرهنگ نازنین را ، به کسانی که در آن فضا سیر می کرده اند «یادآوری» و به عزیزانی که سن شان اقتضا نمی کند «اطلاع رسانی» نماید.

روشن است که خوانندگان محترم برای پذیرش یا عدم پذیرش چنین فرهنگی ، حق انتخاب و اظهار نظر دارند. 

اما دست کم آن است که ، گپ و گفت و نقد در این خصوص ، حکم بیل زدن در خاک کلام را دارد و کشاورزان نیک می دانند که بیل زدن در خاک ، طراوت و تازگی بیشتر خاک را موجب می شود.

پس بیاییم در فضایی مهربانانه ، ذهن و کلام خود را در عرصه « نقد فرهنگ دزفول عزیزمان » طراوت و تازگی بخشیم.

بسم الله....

موضوعاتی که عموما قالب هایی نظیر اینها دارند :

دزفولی ها زیاد زباله تولید نمی کردند ( کما اینکه مسئله زباله ، یکی از معضلات امروز ایران و جهان است)

دزفولی ها زیاد آب مصرف نمی کردند ( اشاره به بحران آب در جهان امروز)

دزفولی ها از وقت های پِرتِ (pert) خود استفاده های بهینه می کردند.

دزفولی ها زیاد پوشاک مصرف نمی کردند ( علیرغم هوای گرم و استهلاک بالای پوشاک)

دزفولی ها زیاد برق مصرف نمی کردند ( اشاره به بحران انرژی کنونی در جهان)

دزفولی ها با حیوانات مختلف خانگی ، اُنس خاصی داشتند و بخشی از نیازهای روزمره را از آنها تامین می کردند.

دزفولی ها به بهانه های مختلف ، از حال هم خبر گرفته و دور هم جمع می شدند.( صرف وقت برای بهینه سازی بهداشت روح و روان)

دزفولی ها....

بماند برای وقتی دیگر.

تا انشالله یکی به یکی ، در لابلای خاطرات شخصی ، به آنها بپردازم.

شما هم کمک کنید لطفا و وارد گود بحث شوید.


دیسون محفلی است برای بیل زدن در «دشت بزرگ فرهنگ فاخر دزفولی»

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۷/۲۶
مهران موزون

نظرات  (۱۷)

دزفولی ها فقط بلدن دیگران رو دست بندازن این بزرگترین تفریحشونه

=======
قبول ندارم که «بزرگترین» تفریحشونه..ولی شاید یکی از تفریحات ناسالمشون باشه.
۰۲ آذر ۸۹ ، ۲۰:۲۰ سهراب افشار
از شما همشهری فهیم دعوت میشود تا برای پاکسازی فضای سایبری دزفول،شاهد مباحثه یی نه چندان دلچسب باشید :

(( حضرت آقا!،باکمال احترام شما ادیب نیستید!))
سلام
دیشب خدمت رسیدم جهت عرض تبریک موفق نشدم
فرهنگ دزفولی فرهنگ بسیار اصیل و گرانمایه ایست که هنوز هم میشه اونو تو زندگی مدرنیته حسش کرد هنوز هم "کاسه همس وای" می کنیم و لذت میبریم

========
متوجه نشدم "کاسه همس وای" یعنی چی؟
تشکر از حضورتان و تبریک دل افزایتان من هم به شما تبریک می گم میلاد امام هشتم رو
مطالب مثل همیشه خوبتان را خواندم و این همه غیرت مندی و وطن دوستی شما را ستودم من قبور قدیمی را دیده ام کما بیش و دلم به اندازه یک آسمان می گیرد از کسی که زیر آن آرمیده و شاید کسی قدرش ندانسته پدر بزرگ مادریم در کنار دز خروشان آرمیده اما ما چقدر برای زیارتش می رویم او را به یاد دارم مداح اهل بیت بود و سراسر عمرش را به عبادت گذراند خدایش بیامرزد.
راستی قابل توجه شما است که عرض کنم جند روز پیش سفری به دزفول داشتم باید بگویم عطر خوش باغات سر راه مسحور کننده بود و هوایش دل انگیز هوایی بود کاش هیچ وقت آن روز تمام نمی شد

=====
جانم به فدای حس و حال اهورایی ات باد
ضمنا آن 4890 چیزی نبود جز کد ارسالی کامنت که اشتباها در متن کامنت ارسال شده است.
پوزش مرا بپذیرید
با نام رضا به سینه ها گل بزنید ، با اشک به بارگاه او پل بزنید،
فرمود که هر زمان گرفتار شدید، بردامن ما دست توسل بزنید . . .
ولادت باسعادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت را به همه تبریک میگویم.


=======
مشعوف شدم از شعر زیبایتان
سلام
عید میلاد مبارک
۲۷ مهر ۸۹ ، ۰۴:۵۵ محمد از دزفول
سلام .ممنون از محبتتان میلاد هم برشما مبارک وساعات خوشی برای خانوادتان ارزومندم .
سلام . ممنون از لطف تان .
ولادت باسعادت امام (ع) بر شما و خانواده ی محترمتان مبارکباد .
یا حق .
این مربوط به چه زمانی میشه؟ حداقل چند سال ÷یش؟ اینو اول مشخص کن!
اگه منظورت مثلن 70-80 سال ÷یشه، خب کل ایران کم مصرف می کردن چون کلن امکانات نبود!
البت من الان اصلن صرفه جویی نمی بینم! نمونه ش همسایه های خومون که روزی دوبار حیاطشونو میشورن!
البت تو این صرفه جویی ها فقر هم بی تاثیر نبوده! اونایی که داشتن، خرج هم کردن!

=====
سپاس از توجه شما
1- تا همین بیست سال پیش (اواخر دهه شصت) این نماد ها بخوبی دیده میشد.
2- متاسفانه همینطوره که میفرمایید ، الان کمرنگ شده این فرهنگ ، ولی خدارو شکر محو کامل نشده.
3- بله درست میگید ، فقر هم دخیل بوده ، ولی دلایل خیلی بیشتری هم داشته.
سلام
صد البته که حضرت عالی به دیار آن مدرنیته های از خدا بی خبر رفته ای.آنچه در آنجا می بینی مثلاً این است :دانشجویش با مختصر ساندویچی خود را سیر می کند.به یک قاش هندوانه یا یکعدد پرتقال یا سیب قانع است.دخترانشان (بجز لوده ها) بزک و آرایش آنچنانی ندارند.آب تصفیه در منزل برای شستشو-حمام-باغچه و...ندارند.جوانک آنجا با یک شلوار و تی شرت گشاد بدون هیچگونه حقارت و کم بینی جوانی می کند. در مهمانی به اندازه سیرشدن غذا روی میز هست. در علم هم اختراعاتشان در راستای مصرف صحیح است مثل شیر اب خودکار ویا پریزهای برق هوشمند. و در یک کلام فرهنگشان را اصلاح و بقول امروزیها نهادینه کرده اند. اما ماها :
در اداره ما چند سال پیش به هر کدام از کارکنان یک قوطی روغن ترمز ماشین دادند!
سال بعد از آن به همه یکعدد لامپ مدادی 1000وات پروژکتوری دادند ! (برای یادگاری نگه داشته ام)
سال بعد از آن به همه یکعدد حوله حمام دادند!
در خیابانهای همه شهرها می بینی آسفالت می کنند دقیقاً 2 روز بعد برای لوله یا مخابرات و... کنده می شود!
در پروازها حتماً گرفتار تاخیر بعلت نقص فنی شده ای.عجیب است که دقیقا"وقت پرواز نقص پیدا می شود.
در جشن ها و مراسمها آنقدر پوستر و عکس آقایان پخش می شود که مثل برگ خزان در زیر پاها له می شود .
در روز عاشورا می بینی نوحه خوان از انبوه شالهای نذری میخواهد خفه بشود.
در هییت ها آنقدر نذری (گاها ً همه یک مدل)پخش می شود که از همه طرفت چره می کند.
آنقدر بلندگو تو در تو صدا پخش می کند که خیلی از صداها مفهوم نیست.
اگر رو داری از قصابی نیم کیلو گوشت بخر! هرچند قیمتش به اندازه 6برابر حقوق سال 59 بنده است.
در همین شهروندهای تهران بجای یک کیلو گوجه 7کیلو بارت می کنند.
وووو ....
حقیر باور دارد که نه تقصیر مدرنیته است و نه زندگی سنتی کاملا" خوب بوده است .و در یک کلام , خدا رحمت کند پدر و مادر قدیمی هایمان را که چه خوب گفته اند : ( گپته اوموز کوچوکت آموختس)
۲۶ مهر ۸۹ ، ۱۹:۴۲ نسیم و نغمه
دوتامون بختمون سوز بیسه ! پَه ندونی؟

===
خدایا شکرت
مارِ هَف کووَکون بایه دوتاتون.
سلام. با مطلبی پیرامون "خدایی که مرد!" به روزم. درخدمت باشیم
۲۶ مهر ۸۹ ، ۱۸:۴۶ نسیم و نغمه
سلام برارم
دست درد نکنه
دسفیلیون مردمون قانع و کم توقعی هیسن.می زندگی همیشه به کم قانعن.اسراف نم کنن.اهل تجمل نیسن و صد البته آدمون دل نزیک و مهربونی هم هیسن.همسایه ها از احوال هم بی خبر نیسن و اگر مشکلی سی کسی پیش آیه اولین کسی که

باخبر بووه همسایه اس.اما متاسفانه می شهرا گپ اصلاً اَی خبرا نی.درا خونا کل

بَسَه ! هیچکس اَ حال همساش خبر نداره .

در کل دسفیلیون آدمون ساده و بی پیرایه هیسن.
براروم سوز بویی

====
خارم ، بخت تو هم سوز بایا به حق علی
سلام علیکم
ما که ندیده ایم ... ولی ابوی مان می گویند آن زمان ها اصلا چیزی به نام "زباله" وجود نداشت. مردم هرچه را که خوردنی بود می خوردند، باقیش را می ریختند جلوی گوسفند در گوشه حیات! (لازم به ذکر است آن موقع اینهمه اشیای پلاستیکی مانند نایلون و ... وجود نداشت).
بعد با عرض معذرت پهن گوسفند را می ریختند توی تنور به عنوان سوخت.
بعد خاکستر را می ریختند -دوباره با عرض معذرت- در چاه توالت.
باز هم باعرض معذرت محتویات چاه را بعد از تخلیه می بردند به عنوان کود مزارع!!!
یک زندگی عاری از مصنوعات جذب نشدنی!
اصلا من سنت گرا و متحجر،
ولی این زندگی به زندگی امروز ما -از لحاظ تعامل انسان با طبیعت- شرف داشت.
یاحق
حالا یکی بیاد اینجا می گه اینا چقدر نئونازیست هستند!
توی فرهنگ قدیم ایران بگردید کلا ایرانی ها همینطور بودند که شما می گفتید . باید گفت متأسفانه در دوران کنونی همگی بدجوری غرب زده شدیم حتی بیشتر از خود غربی ها!

====
برادر عزیزم
اگر قرا باشه برای بیل زدن در دشتفرهنگی دزفول ، نگران این باشی که کسی بخواد دلسردت کنه ، هیچ کاری از پیش نمیره.
دست قلمتو بگیر روی زانوی ذهنت و بگو یااااااااااااااعلی ی ی ی ی
ضمنا :
درسته که سراسر ایران زمین از فرهنگ «درست کردن» برخوردار بوده.
ولی توضیحات کلی وبلاگ دیسون و اهدافش نوشتم خدمت شما و عزیزان که :

((همه ی ایران سرای من است» و همه اقوام این سرزمین ، ترنج های یک قالی اند و چه زیباست قالی زیبای ایران زمین .
و من... زاده ی ترنج نازنین دزفولم در این قالی نفیس .
پس در اینجا به سهم ایرانیت خویش ، تلاش می کنم تا به دلیل آشنایی نسبی ام به گره های ترنج دزفول ، دانسته های اندکم را قلمی کنم))
من و شما در دیسون به سهم خویش ترنج زیبای دزفول را پاسبانی میکنیم برای تمام ایران.
روزی فرزندان دلیر دزفول ، سخت افزاری پاسش داشتند از کید دشمنان بعثی.
امروز من و تو باید نرم افزار دزفول (فرهنگ دزفولی) را پاس بداریم برای زایش سخت افزار بعدی.
در کل : دزفولی بودن یک تخصص است برای حفظ دزفولیت
علی یارت
۲۶ مهر ۸۹ ، ۱۷:۳۱ سعیدی راد
دزفولی ها آدمهایی شوخ و اهل مزاح بودند و خصوصا اهل شعر طنز بودند و فی البداهه برای هم شعر می بافتند. و کلا آدمهای سر حال و باحالی یودند (و هستند) به همین دلیل عمر طولانی داشتند.

====
همینطوره استاد عزیز
بنظرتون این رو هم نمیشه در اصلاح الگوی مصرف «عمر» و «بهداشت روح و روان» محاسبه کرد؟
زنده باد ایران که دزفول هم در آن است