دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

امام خامنه ای (مدظله) : اگر یک ملتى احساس عزت نکند، یعنى به داشته‌هاى خود - به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفباى خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود - به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزى ندارد، این ملت براحتى در چنبره‌ى سلطه‌ى بیگانگان قرار میگیرد.

هنوز یکبرگ هم از نشریه تکبرگی « پلاک » دزفول را ندیده ام و نمی دانم چه محتوایی در آن قرار داده میشده و اصولا چه کسانی گردانندگان آن هستند؟

نمی دانم تصمیم به حذف این نشریه توسط شورای تامین شهر به چه دلیل گرفته شده است؟

 نمی دانم در نهایت این تصمیم دردناک اجرا خواهد شد یا نه؟

و در کل تمایلی به شنیدن پاسخ هیچکدام از سوالات بالا نداشته و ندارم.

اما شامه رسانه ای بنده می گوید که در فضایی رسانه های امروز ایران ، شتر سواری دولا دولا امکان پذیر نیست.

لذا به سه دلیل اساسی پیش بینی می شود که بازتاب این حرکت عجیب و غیر قابل هضم شورای تامین شهر ، اگر نه در سطح عمومی کشور ، که لااقل در نزد خواص تهران و کلان شهرها یک خروجی آزار دهنده برای دزفول و دزفولی خواهد داشت.

و آنهم اینکه : چه برسر دزفولی ها صبور و مقاوم آمده است که اکنون تحمل یکبرگ نشریه را ندارند و برای خاموش کردن آن منتظر رسیدگی قانون مطبوعات برای مجازات آن ( اگر جرمی رخ داده باشد) نمی مانند؟

آن سه دلیل اینها هستند :

1- پلاک ده سال است که منتشر می شود.

2- ظاهرا پلاک از سوی مجاری قانونی تذکر و اخطار کتبی قبلی دریافت نکرده بود ( اگر صحت داشته باشد).

3- پلاک « یکبرگ» بیشتر نیست.


آقایان عزیز ، تکرار میکنم ، بنده سینه سپر پلاک نیستم و هر نشریه ی دیگری هم جای پلاک بود ( با هر طرز تفکری ) و پس از ده سال سابقه و یکبرگ محتوا ، اینگونه از صفحه بازی حذف می شد ، عرایض بنده همین بود که هست.

راضی نشوید تا افکار مطبوعاتی کشور آستانه تحمل دزفول و خودسانسوری ما را در حد «یک صفحه » ارزیابی کنند.

حیف نیست که ابزار قدرت شورای تامین شهرستان صرف خاموش کردن نشریات نحیف دزفولی شود؟

آیا رواست که پایتخت مقاومت ایران ، در برابر محتوای یکبرگ نشریه نیز مقاوم نباشد؟(صرفنظر از محتوای خوب یا ناخوب آن)

برما چه رفته است که بجای جذب حداکثری ، دست به « دفع حداقلی » می زنیم؟

آنهم نسبت به کسانی که لااقل نام حزب الله را یدک می کشند.

آیا صبر الهی و بهت آور رهبر معظم انقلاب با سیل فتنه 88 نباید برای همه ی ما فصل الخطاب باشد؟

کاش شورای تامین شهر «قدری بیشتر» به فکر تامین امنیت جان و مال شهروندان دزفولی باشد.

کاش شورای تامین شهر «قدری بیشتر» به فکر تامین امنیت اخلاقی دزفولی ها در تفریحگاه علی کله باشد.

کاش شورای تامین شهر «قدری بیشتر» به فکر پیگیری تخریب بیشه ی دزفول توسط آن فرد معلوم الحال باشد.

کاش شورای تامین شهر «قدری بیشتر» به فکر کاهش نرخ رشد بیکاری در دزفول باشد.

کاش شورای تامین شهر «قدری بیشتر» به فکر کاهش مهاجرت های دزفولسوز به شهرمان باشد.

کاش شورای تامین شهر «قدری بیشتر» به فکر توسعه و احیای فرهنگ فولکلور دزفول باشد.

کاش شورای تامین شهر «قدری بیشتر» به دنبال بازگشت دزفولی های تارومار شده به شهر پدری باشد.

کاش شورای تامین شهر «قدری بیشتر».....

بماند تا فرصتی دیگر.


                                                                 مهران موزونی - والعاقبه للمتقین

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۰۴/۲۹
مهران موزون

نظرات  (۱۴)

دردا که دوای درد پنهانی ما افسوس که چاره ی پریشانی ما

در دست گروهی ست که پنداشته اند

آبادی خویشتن به ویرانی ما

ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم
۱۴ شهریور ۸۹ ، ۰۷:۰۰ رضا برادران
نهانی ترین معانی از زیر لباس ریاکارترین دیکتاتورها نیز بیرون خواهد زد . زیرا ریا و دیکتاتوری جامد نیستند که زیر لباس بمانند . گاز هستند.
این نشریه ها کجان که عموم مردم ازشون بیخبر هستن؟... و حالا که توقیف میشن تازه باید جنجال به پا شه تا فقط بعضی ها توجه شن که اصلا نشریه ای وجود داره!!

=========
(فکر کنم ) این نشریه پلاک در هفته یک A4 پخش میشده
سلام
یادم میاد برای این پست نظر گذاشتم پس...
منتظر آپ های خوبتون هستیم

=====
ممنون از همت بلندتون
سلام
لطفا درباره ی طرح انتقال آب از سرشاخه های دز به اصفهان و قم هم بنویسید.

=======
خدمت شما همشهری گرامی
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=49505
۰۴ مرداد ۸۹ ، ۱۸:۲۵ مهران موزونی
پاسخ به آقای مهران
===========
کلامتان بوی آقای «ب» را میدهد و او باشید یا نباشید فرقی نمیکند فقط سعی کنید وقتی مطلبی درج میکنید ، پاشنه ی کلامتان رو ی یک موضوع بچرخد و به قول قدیمی های دزفول : « از شلیتوم به بلیتوم » نزنید.
زیرا اینگونه سخن راندن ، فقط تحریک عصبی فی مابین را به دنبال خواهد داشت.

1- شما حق ندارید بنده را تلویحا دروغگو بخوانید ، چون حقیقتا « پلاک » را ندیده ام.
2- شما حق ندارید بنده را موافق یا مخالف محتوای پلاک بدانید چون هنوز از محتوای آن بیخبرم
3- یکبار دیگر متن را بدون پیش زمینه های ذهنی تان ( که نمیدانم اینهمه بغض ناشی از درگیری شما به چه کسانی در دزفول است) مطالعه بفرمایید :
گفتم که چه پلاک باشد و چه هر نشریه دیگری ، فرقی نمیکند.
من به جذب حداکثری در زمینه نشریات معتقدم ، چه پلاک باشد چه رعنا و چه «بقاء» .
درست اینست که پس از ده سال انتشار آقایان از گردانندگان این نشریه بخواهند تا برای گرفتن مجوز اقدام کنند.
پس از صدور مجوز ، با نشر اکاذیب احتمالی و توهین و هتاکی هایی که شما ادعا دارید برخورد شود.
براستی این چه مدل سخن گفتن و انتقاد است که شما میفرمایید؟
آیا غیر از این است که بنده از کلیت نشر و رسانه در دزفول حمایت کردم؟
اخوی لطفا وقتی به این وبلاگ سر میزنید از پیش داوری و حدس گمان در مورد بنده پرهیز کنید و انتقام دیگران را از بنده به صرف اینکه با عقاید شما موافق نیستم نگیرید.
یکبار دیگر بخوانید اینجا را که گفتم :
((..آقایان عزیز ، تکرار میکنم ، بنده سینه سپر پلاک نیستم و هر نشریه ی دیگری هم جای پلاک بود ( با هر طرز تفکری ) و پس از ده سال سابقه و یکبرگ محتوا ، اینگونه از صفحه بازی حذف می شد ، عرایض بنده همین بود که هست...))
ظاهرا بنده خودم را به خواب نزده ام ، بلکه پرخاش شما به بنده تاوان بغض های فروخورده یی است که شما در دزفول نسبت به کسانی که نمی شناسمشان دارید.
دوست گرامی امیدوارم « رعنا »ی شما نیز به زودی راه بیفتد و قلم شما نیز رعناتر شده و بدون عصبیت به گردش درآید.
انشالله
برادر موزونی عجیب است که خودتان را به خواب زده اید حتما می دانید کسی که خودش را به خواب زده باشد را نمی توان به این راحتی بیدار کرد ولی خوب در ناامیدی بسی امید است حتی اگر پایانش شب سپید نباشد :
دوفرض محتمل است یکی اینکه واقعا شما پلاک را ( ببخشید نشریه تک برگی !! ) را ندیده اید که در آن صورت باید به خودتان یا وجدانتان پاسخ بدهید که چگونه وقتی از محتوای چیزی خبر ندارید از توقفش ناراحت میشوید( که البته این فرض باطل است چون قطعا وبلاگ پلاک را دیده اید و همه ی مطالب را خوانده اید) و دیگر این که این نشریه ی تک برگی را دیده اید و از محتوی آن باخبرید و طبعا از دلیل شورای تامین هم به هاکذا
آیا به نظر شما چون پلاک ( تک برگی ) است و ده سال است منتشر میشود و ممکن است از نظر آقایان تهران نشین خروجی بدی داشته باشد باید به حیاتش ادامه بدهد ؟!‌ نشریه یک رسانه است و رسانه جایی برای ابراز رای و عقیده در چارچوب قانون اگر این رسانه در طول ده سال گذشته با لابی های قدرت در ارتباط بوده و بدون مجوز قانونی به حیاتش ادامه داده این حقی برای او ایجاد می کند ؟! پلاک یک نشریه ی هتاک بود و به خودش اجازه می داد به هر شخص حقیقی و حقوقی در دزفول و خارج از آن بتازد بی آنکه در مقابل هتاکی هایش مدرک یا دلیلی ارائه کند و چون هیچ نشانی و آدرس و مدیر مسئول و سردبیر و ... ای را معرفی نکرده بود به مصداق مثل کی بود کی بود من نبودم هیچ مسئولیتی را نمی پذیرفت شما جناب موزونی که شم رسانه ای تان قوی است اسم این کار را چه می گذارید ؟ وحدت و وفاق ؟ اطلاع رسانی ؟ شفاف سازی ؟ یا ...
آیا فکر نمی کنید بخشی از این تارو مار شدن دزفولی ها ناشی از همین خود سری هایی است که عده ای بی توجه به قانون به خودشان حق می دهند و در جایگاه حق می نشینند دیگران را می تارانند؟ آیا می دانید تا به حال چند نفر از همشهری های شما برای دریافت مجوز نشریه رسما اقدام کرده اند و چلوی آن گرفته شده ؟ آیا می دانید در همین شهر کسانی بعد از چهار سال که موفق یه اخذ مجوز نشریه ی سراسری شدند نوسط همین برادران حزب الهی شبانه تهدید شدند و جلوی انتشار آن را گرفتند ؟!‌ اگر شم رسانه ای تان ایجاب کرد پیشنهاد می کنم سرگذشت نشریه ی ( رعنا ) را دنبال کنید برای غصه خوردن دلائل بهتری می توان پیدا کرد

====
پاسخ در کامنت بعدی
۳۰ تیر ۸۹ ، ۲۲:۲۳ همیشه دزفولی
سلام
از ماست که بر ماست .... برادر
گوش شنوا کو برادر : اون از آب دز ، اون از مهاجرین که هر وقت به دزفول میام میبینم وضع بدتر از قبله ... درد زیاده بخاطر همینه که ما فراری شدیم ....
اولین باره میام اینجا ، وب خیلی خوبی دارین

=======
نظر لطف شماست
ولی بند معتقدم که عدم حضور در شهر نباید همراه با بی تفاوتی باشه.
ما دزفولی های خارج از دزفول باید تا میتونیم برای پس گرفتم کیان پدری تلاش کنیم.
تلاشهای معقولانه ، فرهنگی و صحیح
۳۰ تیر ۸۹ ، ۲۱:۴۷ صدای تنهایی
سلام دوست عزیز خوشحالم ازین که شما هم همشهری من هستین.. ممنون سر زدید... مطالبتون رو خوندم ..... آره بخدا .. کاشکی به فکر این شهر باشن با مهاجرینی که شهر رو خراب کردن از همه لحاظ چه اجتماعی چه فرهنگی ...
از اون مجله خبر ندارم ... نمیدونم درباره چی بوده ... ولی از گلایه هاتون به شورای تامین شهر حمایت میکنم ...
سلام ..
برخی سوالات شما پرسش های من نیز هست .. اما کجاست پاسخگو ؟
یا حق .
سلام برادر این کاشها را برای همه شهرا به کار ببرین همه جا آسمون یه رنگه ایشاالله خوب میشه یعنی امیدارم
مشکل امام جمعه و شورای شهر واراکی کم بود شورای تامین هم به آن اضافه شد تاکلکسیون دنیا طلبی و تنگ نظری و دگم بودن در دزفول کامل گردد حیف از اینهمه پتانسیل مدیریتی که همه از دست این تنگ نظریهای این آقایان از دزفول فراری شده اند .( یک دزفولی مقیم اصفهان )
۲۹ تیر ۸۹ ، ۲۲:۱۱ دکتر علیرضا مخبر دزفولی
سلام
ممنون که مرتب میای به وبلاگم ولطف میکنی ونظر میذاری اونم چه نظرائی!
همیشه پر از محبت ولطف
ممنون از نوشته خوبتون
بدبختی ما ایرانیها عموما اینه که نمیتونیم درست با هم حرف بزنیم وتحملمون هم خیلی کمه......این یه بیماری اپیدمی شده است وشدت بیماری اش در استان ما کمی بیش از میانگین کشور است !!!
موفق باشید
۲۹ تیر ۸۹ ، ۲۱:۳۴ سعیدی راد
خداوند به همه ما صبر و تحمل عطا فرمایاد!!