تمام رسومی که در گوشه و کنار دنیا می بینیم و می شنویم ،
یه وقتی یه جایی توسط کسی یا کسانی برای اولین بار راه اندازی شده.
مثل همین علم رقصونی زیبای محرم دزفول.
مثل رسم پخت سمنوی عید نوروز ایرانیا.
مثل رسم خاله مرادمندی دزفولیا در شب نیمه برات.
مثل رسم رقابت بین افراد خانواده برای باز کردن اولین دکمه لباس حاجی از حج برگشته در دزفول.
هیچکدوم از این رسما ، قدمتشون به هُبوط آدم ابوالبشر نمیرسه و بالاخره از چند ده یا چند صدسال قبل و یا حداکثر در یکی از هزاره های گذشته باب شدن.
مسئله اینجاست که ما برای راه اندازی رسمای خوب و هوشمندانه و به دردبخور نترسیم و این باور رو داشته باشیم که میشه رسم های دلنشین و جدید رو باب کرد.
به قول بعضی از دوستان که در پُست مربوط به محرم دزفول نوشتن : باب کردن رسم زیبای برپایی نماز ظهر عاشورا.
عکسش هم صادقه.
یعنی همونطور که نباید از ایجاد رسم های زیبا و خوب واهمه داشت از حذف رسوم اضافی و گاها مضر هم نباید ترسید.
مثل سینه زنی عریان در ملاء عام.
مثل رسم آب ندادن به نوزادان تا شش ماهگی ( متاسفانه حقیقت داشته)
خب..
برم سر اصل مطلب.
متاسفانه دزفول ، غیر از اینکه گرفتار فراموشی برخی رسمای زیبای خودش داره میشه (که شده) ، به یه سری پتانسیل های خاصی هم که برای راه اندازی رسمای خوب و سازنده و زیبا داره کاملا بی توجهه.
به مثال زیر توجه کنین:
در استان سمنان شهری وجود داره بنام دامغان.
در حومه دامغان شهر کوچیکی وجود داره بنام امیریه.
ظاهرا امیریه شهر خرم و سرسبزیه در حاشیه کویر.
من جمله گل و گلکاری.
جمعه ی گذشته ، دوازدهم آذرماه ، شبکه دو ، مستندی رو که ساخته شفبع محمدخانی بود پخش کرد.
در این مستند زیبا و چشم نواز ( که به جشنواره سینما حقیقت هم راه پیدا کرده) رسمی از رسوم محلی شهر امیریه رو به نمایش گذاشته بودن.
شرح این رسم رو بر عهده ی وبسایت مربوط به همین رسم زیبا میگذارم.
فقط یک نکته بگم و زحمت رو کم کنم.
«گل» عنصر اصلی این رسم زیبا در شهر امیریه اس.
حالا سوال : چرا در حالیکه دزفول عزیز ما بزرگترین تولید کننده ی گل ایران محسوب میشه از داشتن چنین رسمی محرومه.
چرا در دزفول از صنعت قدیمی گلاب کشی ( مثل قمصر کاشان )حمایت نمیشه؟
چرا اینهمه جَوون ما ترجیح میدن سوار موتورهای 125 هندای دوترکه و سه ترکه در پارکها و خیابونای دزفول وقت گذرونی کنن ولی به عنوان مثال وارد صنعت پر رونق گل و یا گلابگیری نشن و این صنعت مظلوم دزفول رو که پتانسیلی جهانی در خودش نهفته داره ، دنبال نمیکنن؟
ممنون میشم که خوانندگان عزیز بازم توپ رو توی زمین مسئولین نندازن.( اون رو بجای خودش قبول دارم)
منظور من در این مثال ، سهم کمکاری و تنبلی خودمونه.
برگردم به عرض خودم...
رسم «گل غلتان» در شهر امیریه دامغان رو چرا به دزفول توسعه ندیم؟
این شما و اینهم : گل غلتان