ضرب المثل های سیاه
این پُست ، بیشتر اشاره دارد به یکی از مغفولات فرهنگستان زبان پارسی.
عزیزانی که در قلعه ی خیابان بخارست تهران نشسته اند و معلوم نیست کشتی این زبان سترگ را چگونه ناخدایی میکنند؟
سخنان زشت ، از قبیل « دشنام ، توهین ، کلمات رکیک و ....» از اجزاء سیاه ادبیات پارسی محسوب میشوند.
اعتقاد راسخ دارم که آسیب برخی ضرب المثل های ایرانی ، هیچ کمتر از آسیب بکاربری واژگان سیاه نیست.
چرا که واژگان سیاه ( دشنام و...) به مثابه ی تیرهای تفنگی است که گاه قلب یک شخص و یا آبروی یک خانواده را نشانه میرود.
درحالیکه نهادینه شدن برخی « ضرب المثلهای سیاه » در ادبیات روزمره ما ایرانیان ، باورهای سیاه و کلان را در پهنه ی یک ملت رقم میزند.
سخن کوتاه کنم :
« تا نباشد چیزکی ، مردم نگویند چیزها »
چه سیاه و مخرب است این ضرب المثل.
و چه میزان قتل های ناموسی در تاریخ کشورمان بابت نهادینه شدن این ضرب المثل در اذهان عموم ، رخ داده است و خواهد داد ، خدا میداند.
این ضرب المثل یعنی اینکه : هر شایعه یی (هر چند بی ارزش و غیر مستند) ، قابل بررسی و پیگیری است.
و البته قتل های ناموسی یک زاویه آسیب این ضرب المثل سیاه است.
و اما محرم است :
« سر بیگناه پای دار میرود ، اما بالای دار نخواهد رفت »
همانگونه که شاهدید در این ضرب المثل ، نه بلانسبتی وجود دارد و نه میلیونها شهید راه خدا در بستر تاریخ ، از آن مستثنی شده اند.
و البته بیگناه ترین قتیل تاریخ : حسین (ع)
به ابی انت و امی یا حسین
آقای حداد عادل ، لطفا جامه سیاست از تن بدر کنید و به کار مهم تری که صدارتش را بر عهده گرفته اید بپردازید.
اگر چیزی بنام اصلاح واژگان برایتان موضوعیت دارد(که دارد)
به شما و همکارانتان در فرهنگستان زبان توصیه می شود تا : بجای تراشیدن واژگان خلق الساعه ، به اصلاح و یا حذف برخی ضرب المثلهای مخرب نیز همت بگمارید.
درستش کردم
البته آقای بقایی هم دو نقل قول داشت که به مطلب اضافه شد.
=====
انجام وظیفه بید براروم