((دا))ی دزفول را پاس بدارید
نمی دانم فروش کتاب "دا" در دزفول چگونه بوده است ، نمی دانم چه تعداد از همشهری هایم "دا" را خریده و خوانده اند ؟ همین قدر بگویم که کافیست تا دوحرف دال و الف را در گوگل تایپ کنید : اولین گزینه به شما میدهد: کتاب "دا"
اما آنچه که قلب مرا سالهاست می خراشد ، هرز دادن پتانسیل های بی نظیر دزفول است ، بگذارید مثالی بزنم : صرف نظر از بنده که بیش از بیست شهر ایران زمین را از نزدیک سیاحت و زندگی کرده ام ، خود شما عزیزان دزفولی تایید میکنید که کلوچه سنتی ما دزفولی ها به لحاظ طعم و کیفیت در تمام کشور بی نظیر است.
بیاد دارم که سال 1369 در سفری که به لاهیجان رفته بودم ، یک لاهیجانی ثروتمند ، اقدام به احداث کارخانه ی تولید کیک های لی لی پوت سابق نمود ، البته با نام " کلوچه نادی".
مطمئنم همه ی شما از جعبه جادویی منازل خود تبلیغ " مهمان ماست نادی" را فراوان دیده اید. بالاخره کیفیت بالا و تبلیغات سنگین این کیک که حالا دیگر نام " کلوچه" برآن گذارده شده بود کار خود را کرد و سرمایه داران دیگری در لاهیجان اقدام به توسعه این صنعت کردند.
اکنون در سراسر کشور چنان " کلوچه لاهیجان ، کلوچه لاهیجانی" راه افتاده است که ایرانیان تصور میکنند که این کیک بی اصل و نسب ، اصلیتی لاهیجانی وبسیار قدیمی دارد.حال آنکه امسال تنها بیست سال از سابقه راه اندازی این صنعت در لاهیجان میگذرد.
مسلما سه چیز در این اتفاق موفق ، موثر بوده است.
اول : پیشگامی سرمایه داران لاهیجانی.
دوم : بسته بندی خوب جنس.
سوم : تبلیغات عالی.
و این درست همان سه چیزی است که کلوچه باستانی دزفول از آن محروم است.
اما بحث من در این مطلب ، کلوچه نبوده و شما نیز اگر تاکنون نشمرده اید ، بشمارید تا مطمئن شوید که دزفول مظلوم ، بیش از 30 سوغاتی خوراکی منحصر بفرد دارد که تقریبا در هیچ کجای ایران وجود ندارد و تمام این سوغاتی ها در حالی می توانند سودآوری و اشتغال زایی زیادی برای "شهر" داشته باشند که عملا دزفولی ها خود را از فیض این رشد ویژه ، مهجور و محروم نگه داشته اند.
بر میگردم به "دا" ،
قبول دارم که بخشی از رشد کتاب "دا" به پخش و نشر و تبلیغات آن از پایتخت برمیگردد ، اما نمیتوانم بپذیرم که "دا" ی دزفول ، بقدر کافی مورد حمایت و عنایت قرار گرفته باشد.
به نظر حقیر : کتاب " یک شهر ، دوجبهه ، یک خاکریز" و خالق آن «عبدالامیر مطیع الرسول» بسیار مورد کم توجهی قرار گرفته اند. علیرغم اینکه سابقه نشر این کتاب ارزشمند بسیار قبل تر از "دا"ست ، اما حقیقتا چند نفر از نوجوانان دزفولی نام این کتاب را شنیده اند؟
عزیزان مسئول و زعمای فرهنگی شهر ، از خود پرسیده اید که چگونه قرار است ، پارادایم های دفاع مقدسی خود را در جان و دل فرزندانی که آن دوران را ندیده اند جای دهیم؟
آیا "دا"ی مطیع الرسول ، اگر نه در سطح کشور ، که در سطح استان جای پشتیبانی نداشته و ندارد؟

افسوس که غیر از کلوچه های خوراکی مان ، کلوچه های فرهنگی پر از زیره یی همچون کتاب مطیع الرسول را هم قدر نمیدانیم.
نه سرمایه گذاری درستی
نه بسته بندی درستی
و نه تبلیغات درستی.
مهران موزونی - والعاقبه للمتقین
جهت خرید کتاب یک شهر دو جبهه یک خاکریز خیلی تلاش کردم ولی موفق نشدم این کتاب را در کتاب خانه حاج محسن غلامپور دیدم و با اجازه شما از اسامی شهدا در مقاله ای که در باره اسامی دزفولی هاست با ذکر منبع استفاده خواهم کرد
با سپاس
محمد پدرامی