اول اینکه :
از زمان جلوس حضرت آقا(روحی له الفدا) بر کرسی ولایت امر مسلمین تابحال چنین خنده ی معصومانه و از ته دلی از معظم له ندیده بودم.
و برای عاشق چه بهجتی دارد که این گلخند را بر چهره معشوق ببیند.
دُیُم آنکه :
در واتساپ (علیه اللعنه) کُنج دنجی داریم بنام شوادون که به مثابه استراحتگاهی خنک ، دلنشین و کم جمعیت که معدودی از دوستان دسفیلی دغدغه مند فرهنگ دسفیل که جسم و جانشان مزین به عشق ولایت و فرهنگ اصیل بومی شهرستان دزفول است.
در صحن مطهر شوادون سعی داریم از اصالتهای ناب دسفیل بگوییم هر چند گاهی فضا به رجس اخبار سیاست ملوث میشود اما قطب نمای دسفیلی شوادونی را گم نمیکنیم.
الغرض..
پس از انتشار عکس فوق در پایگاه معشوق از شاعران گروه که عددشان کم نیست درخواست کردم هرکدام یک دوبیتی درباره خنده ی شیطان شکن سیدناالقائد بسرایند.
نتیجه فراتر از انتظارم بود :
بخوانید و برای طول عمر امام خامنه ای مدظله الشریف و پایداری قلم این شاعران متعهد و گمنام دسفیلی دعا کنید :
پرویز عظیمی
با خنده ات آقا دل ما میلرزد
از شوق و ازین لطف خدا میلرزد
صدبوسه به دستان جوانمردانی
کز هیبتشان خصم شما میلرزد
شیطان بزرگ را، چه کوچک دیدیم
وقتی که چو بید از قضا میلرزد
رسا
لبخند تو تقبیح سکوتِ ... است
فریاد علیه خائنین وطن است
تحسین سپاهیان دریایی دل
آنان که اسیر دستشان اهرمن است
حسین خوشکام
لبخند تو آیه های از ایمان است
در فتنه پیش روی، اطمینان است
ای نفسِ به مطمئن رسیده، قلبم
با خنده ی تو حَصین جاویدان است
منوچهر پور عبدی
لبخند تو عشق را به تصویر کشید
خطی زصفای دل به تحریر کشید
لبخند تو را چو نیک دیدم آقا
شیطان بزرگ را به تحقیر کشید
لبخند تو خطی از امانست علی
لبخند تو فیض بیکرانست علی
ایدوست به خشم خصم لبخند زدی
لبخند تو فتح جاودانست علی
بر رزم دلاورانه لبخند زدی
بر همت پهلوانه لبخند زدی
لبخند تو خصم را به خشم آورده
بر خشم سبکسرانه لبخند زدی
محمدکوره پز
چون ماه میان آسمان تابیدی
درسینه عاشقان خود جاویدی
لبخند خلیج فارس را دیدم من
وقتی که به عجز دشمنان خندیدی
امیر ابراهیمیان
از خنده ی تو خنده به لب آمده است
وز خنده ی تو خصم به تب آمده است
از عمق خلیج فارس تا عمق خزر
بهر دشمنت روز به شب آمده است
پیداست زفرم خنده ات آقاجان
بر روز نفاق و کفر، شب آمده است
رسول پاریاب
لبخند تو پُر ز معنی ای مرد شریف
رفته ست نفوذ این تبسم به قطیف
با دوست بخندیدی و با خصم عبوس
این خنده کجا و خنده هایی که ظریف!!
غلامرضا مه لقا
آغا هَمَمُون بسیجی و جون به کَفِیم
علیرضا بی باک
لبخند تو دل به قاف و سینا ببرد
غم از تن و روح و جان و دلها ببرد
اینگونه ترا من از خدا می خواهم
سجاده ی تو جهان به بالا ببرد
دوستانی که علاقمند به شرکت در این میهمانی هستند سرایش شعر خود را به دیسون ارسال نمایند تا به همین پست افزوده شود.
بازنشر در پایگاه 598
بازنشر مطلب با ذکر منبع بلا مانع است