دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

امام خامنه ای (مدظله) : اگر یک ملتى احساس عزت نکند، یعنى به داشته‌هاى خود - به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفباى خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود - به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزى ندارد، این ملت براحتى در چنبره‌ى سلطه‌ى بیگانگان قرار میگیرد.

اینکه چرا یکی از فرماندهان سابق تیپ 2 زرهی دزفول (سه سال پس از بیان دقیق حقایق حماسه جسر نادری در وبسایت معارف جنگ) ناگهان در هشتم مهرماه امسال در حضور فریدون حسنوند(نماینده اندیمشک) و غلامرضا شریعتی(استاندار خوزستان) سند سلحشوری های مردم قهرمان دزفول را به نام شهر نوظهور اندیمشک میزند سوالی است که بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس باید از ایشان بپرسد تا معلوم شود نسبت بین فریدون حسنوند و این امیر خدوم ارتش جمهوری اسلامی چیست؟

((نکته :  به تمام کسانی که بتوانند در متن خاطرات امیر محرابی اثری از فریدون حسنوند یا شهری بنام اندیمشک بیابند هزینه یک بار سفر به کول خرسون جایزه داده میشود))

خاطره امیر سرتیپ دوم محرابی از حماسه جسر نادری :
زمانی که دشمن به کشورمان حمله کرد، این منطقه که در سه راه قهوه خانه و تپه های علی گره زد، عین خوش، دهلران و موسیان قرار دارد، مورد توجه دشمن قرار گرفت.
به همین منظور لشکر 10 عراق، به همراه چند تیپ  از این محور، به طرف خوزستان هجوم آورد. همان زمان، یگان های تیپ قهرمان دزفول، شامل گردان های 207، 256 تانک و 105 که در نقاط مرزی مستقر بودند، به مقابله با دشمن شتافتند.
ماموریت نیروهای دشمن در این محور، بستن گلوگاه خوزستان بود.
آنها در نظر داشتند ارتباط این گلوگاه را با سایر استان های کشورمان قطع کنند، زیرا آن زمان تنها محور ارتباطی خوزستان با شمال این استان همین محور بود.
در حقیقت، جاده باغ ملک به شهرکرد که در سال های اخیر احداث شده، وجود نداشت.
رزمندگان تیپ دزفول، عملیاتی تخریبی را بر روی نیروهای دشمن انجام دادند.
به همین دلیل دشمن نتوانست به سرعت وارد خاک کشورمان شود.
در همان درگیری ها، تعداد زیادی از نیروهای تیپ دزفول به شهادت رسیدند.
نمونه اش شهید طباطبایی، فرمانده گروهان دوم گردان 256 تانک تیپ دزفول است.
این بزرگوار به عنوان فرمانده تانک، در حال مبارزه با دشمن بود و وقتی از تانک بیرون آمده بود، هدف تیر مستقیم تانک دشمن قرار گرفت؛ به گونه ای که فقط پاهای آن بزرگوار باقی ماند.
به هر حال دشمن توانست بخشی از اراضی ایران را در این منطقه اشغال کند، گرچه در کنار پل رودخانه کرخه، جلوی پیشروی دشمن گرفته شد.
سرانجام در تاریخ 23 مهر 1359 پای پل کرخه، عملیاتی انجام شد که طی آن، لشکر 21 حمزه به این منطقه آمد و با همکاری لشکر 92 زرهی و سایر نیروها عملیاتی آفندی علیه دشمن انجام شد.
هر چند آن عملیات چندان موفق نبود، اما تجربه ای برای عملیات بعدی شد.
در این عملیات ضربات خوبی به دشمن وارد شد و دشمن متوجه شد که دیگر می بایست از آن شکل آفندی خارج شده، راهکنش پدافندی اتخاذ کند.
این عملیات، زمینه مناسبی برای عملیات بزرگ فتح المبین- که توام بود با آزادسازی 2 هزار و چهارصد کیلومتر مربع از خاک جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرد.
یکی از اتفاق های عملیات موصوف این بود که در نزدیکی شهر موسیان، گروهان سوم گردان 256 تانک تیپ دزفول به فرماندهی جناب آراسته، به محاصره دشمن درآمد.
چند ماه کسی از سرنوشت آنها اطلاع نداشت! 
همه فکر می کردند که افراد این گروهان به اسارت دشمن درآمده و یا شهید شده اند.
اما سرانجام هنگامی که یکی از هواپیماها، به صورت اضطراری در آن منطقه فرود آمد نیروهای این گروهان، نزد خلبان رفتند و زنده بودن خود را توسط آن خلبان، به اطلاع تیپ رساندند.
مسئولان تیپ دزفول هم با استفاده از راه های صعب العبور  و سخت منطقه موسوم به دالپری و مورموریک به گروهان کمک رسانی کردند و اینگونه بود که ارتباط بین تیپ دزفول  و گروهان موصوف برقرار شد.
در آن مدت، فرمانده گروهان، علاوه بر هدایت گروهان، به مردم موسیان نیز کمک می کرد.

منبع: ماهنامه ارتش جمهوری اسلامی ایران
شماره 398 خرداد 1393


⛔️پی نوشت :
لینک سخنان روز گذشته (6 مهر 1396) امیر سرتیپ محرابی که دوشادوش فریدون حسنوند در منطقه کرخه ادعا کرده است :
(( حماسه شش مهر 1359 در جسر نادری اندیمشک با دستان خالی جوانان در این شهرستان ثبت و جلوه گر شد و دشمنی را که تا دندان مسلح و مجهز بود را به عقب نشینی وادار کرد.))   +

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۶ ، ۲۳:۳۷
مهران موزون

مخالفانِ کم شمارِ نامگذاریِ "موشک دزفول" گفتند اینکار موجب ارایه چهره یی خشن از دزفول در دنیا میشود زیرا موشک نماد جنگ و خشونت است و دزفول نماد لطف و صلح؟

چه مغرض یا ضدانقلاب باشند و چه بی غرض و کم بصیرت، فرقی نمی کند!
در هر حال شیبور حمله به "موشک دزفول" را از سرگشادش زده اند!

جسارتا، دوستانی که از موشک دزفول دفاع کردند هم دفاعشان کمی تا قسمتی وارونه بود.
طوری سخن گفتند که گویی این موشک قرارست به دزفول عزت و قدرت ببخشد!

با عرض معذرت دفاع خوبی نبود!

اگر بپذیریم که نامگذاری این موشک بنام دزفول موجب ارایه چهره خشن از شهرمان (به قول مخالفان) و یا اقتداربخش و قدرت افزا(به قول موافقان) برای دزفول باشد پس ناچاریم بپذیریم که :

1- ناو هواپیمابر "روزولت" قرارست شخصیت فرانکلین روزولت را خشن معرفی کرده یا اقتدار ببخشد! ایضا ناو هواپیمابر جان اف کندی، ناو آیزنهاور، ناو ریگان و..

یا ناو آبراهام لینکلن را لینکلن نامیدند تا بگویند او ضد برده داری نیست و انسانی خشن بوده است!

2- جنگنده های ایران را صاعقه و آذرخش را نامیدند تا این هواپیماها به عناصر طبیعی صاعقه و آذرخش در آسمان قدرت و اقتدار ببخشند!

3- پس از فروریزی برجهای دوقلوی نیویورک، ناو یو-اس-اس-نیویورک را ساخته و به آب انداختند تا به برجهای تجارت جهانی را مظهر خشونت معرفی کنند!

4- نامگذاری اژدر "حوت" توسط نیروهای مسلح ایران قرارست به حوت(نهنگ) قدرت بدهد!

5- درج تصاویر عقاب و شاهین در پرچم برخی کشورها، برای عظمت دادن به این پرندگان است!

6 - فانتوم (شبح، روح) : به این دلیل فانتوم نامیده شد تا سرعت جابجایی اشباح و ارواح را به این هواپیما تشبیه کنند!

7- حتی در نامگذاری اتفاقات طبیعی روزگار هم این فرمول برقرار است.
مثلا سنگین ترین سطح بارش باران در فرهنگ دزفولی ها را "توفان نوح" گویند.
آیا این نامگذاری برای نسبت دادن توفان نوح به آن بارانی است که ما شاهدش هستیم؟ یا باران به آن سنگینی را به توفان نوح که مظهر شدت بارندگی است نسبت میدهیم تا شنونده و بیننده بداند که با چه حجمی از نزولات آسمانی روبرو هستیم؟

و مثالهای زیادی که از این مقال خارج است.
 
حقیقت این است که :
- ناوهای جنگی امریکا را به نام روسای جمهورشان می زنند تا از شخصیت و اقتدار روزولت و کندی و آیزنهاور و ریگان و... برای آبرو بخشیدن به ناوشان وام بگیرند.
- سه سال قبل بزرگترین کشتی جنگی ساخت بریتانیا در مراسمی با حضور ملکه بریتانیا، دیوید کامرون (نخست وزیر) به طور رسمی به نام "ملکه الیزابت" نامگذاری شد.
این به معنای خشن جلوه دادن نام و شخصیت ملکه انگلیس نیست بلکه ناو بی جان و فلزی خود را با وام گیری از ملکه 90 ساله خود ماندگار و مانا جلوه میدهند.
- به اژدر ایرانی حوت میگویند تا از عظمت و اقتدار نهنگ در اقیانوسها برای عظمت بخشی به این موشک دریایی وام بگیرند.
- میگوییم موشک شهاب تا همگان یاد سرعت و قدرت شهاب آسمانی بیفتند.
- میگوییم جنگنده های آذرخش و صاعقه تا همگان بدانند این هواپیماها همچون صاعقه و آذرخش برسر دشمنان ایران فرود خواهند آمد.
- میگوییم سلاح تیراندازی آرش تا همه بدانند اقتدار این سلاح وامدار اسطوره آرش است.
- میگوییم دانشگاه بوعلی تا سطح علمی این دانشگاه به سطح بوعلی سینا تشبیه شود.

- آنگاه که اولین ناوشکن ساخت وطن را "جماران" نامیدند برای خشن جلوه دادن حضرت روح الله نبود بلکه برای تزریق قدرت به این ناوشکن از اقتدار جهانیِ خمینی بود.
- ناوچه دماوند را بنام این قله اسطوره ای نامیدند تا تکیه اش بر بلندای قله دماوند باشد.
- با نامگذاری موشک پدافندی شلمچه به عزت شلمچه افزوده نشد، بلکه اُبهت شلمچه و شهدای شلمچه به این موشک آبرو داده است.

و اما دزفول!
و ما ادراک مالدزفول؟
کیست که نداند این شهر در دهه ی مظلومِ شصت،  مظهر اقتدار و ایستادگی ایرانیان در برابر یک دنیا نامردی بود؟
کیست که نشنیده باشد سند منگوله دار نوکری اسلام  را حضرت روح الله ره به مردم دزفول اعطا فرمود؟
کیست که نداند دزفولی ها همچون ملات ساروج زیر پایه های پل 1800 ساله شان هرچه ضربات موجهای سیاسی و نظامی و اقتصادی بیشتری میخورند قرص تر میشوند؟

مردم دزفول
اگر نماد ایستادگی اند،
اگر نماد مقاومت و سرسختی اند،
اگر برند جهانی ایرانیان در فاز مقاومتند،
پس طبیعی و بدیهی است که نیروهای مسلح ایران (از سپاه گرفته تا ارتش) برای اقتدار بخشی به سلاح هایشان از نام دزفول کمک و وام بگیرند؟
زهی افتخار برای این قرض الحسنه ی نیکو که مردم دزفول به نیروهای مسلح شان میدهند!
- وام گیری یک موشک 5 تنی از نام نامی دزفول که چیزی نیست؟
- موشک ماهواره بر را بنام دزفول کنید!
- ناوهای جنگی ایران زمین را مزین به نام دزفول کنید و دل آبهای دشمن را با نام دزفول بشکافید.
- نیروگاههای هسته ای کشور را دزفول بنامید تا میزهای مذاکره بوی مقاومت مردم دزفول را بدهد.

دزفول چونان مادری مهربان ، مفتخر است تا به فرزندانش در نیروهای مسلح اعتبار و آبروی دوچندان ببخشد!
از ناو جنگی گرفته تا رادار و موشک و هواپیما و تانک و... را وامدار نام دزفول کنید تا همچنان دین خود را به اسلام ادا کرده باشد این دیار نورانی!

در پایان
از محضر شریف فرمانده مقتدر نیروی هوا فضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی(سردار حاجی زاده) درخواست میکنیم تا دستور فرمایند :
پس از ساخت و رونمایی از موشک دزفول و استقرار ماکت آن در موزه دفاع مقدس دزفول :

1- ماکت سایز واقعی آن را در میدان "الف دزفول" شهر عزیزمان نصب و طی یک رپرتاژ زنده تلویزیونی، نوک این موشک نمادین با جهت یابی دقیق و واقعی، روی مرکز شهر منحوس تلاویو تنظیم و هدف گیری شود و روی بدنه آن شعار ماندگار حضرت روح الله ره را حک کنند : اسراییل باید از صفحه روزگار محو شود.
بگذارید این بار نه صدام صهیونیست بلکه خود اسراییلی ها روی اسمارت بورد اتاق جنگشان بنویسند : الف دزفول!!!

2- قیچی کردن روبان های قرمز رونمایی از این ماکت را دو خانواده خاص و محترم انجام دهند تا جهانیان بدانند که "موشک دزفول" از مردم دزفول قدرت میگیرد نه دزفول از این موشک!

- اول : خانواده محترم ژنرال شهید "حسن تهرانی مقدم" ( که فرموده بود : من مخلص تمام دزفولی ها هستم)
- دوم : تنها جانباز محترم بازمانده از 23 شهید خاندان محترم آریانپورکه رکورد دار تعداد شهید خانوادگی در ایران می باشد که متاسفانه تاکنون به این رکورد دزفولیها هیچ اشاره یی نشده است!

3- تندیس طلایی موشک دزفول برای تعدادی از سران کشورهای جهان و سازمان ملل ارسال شود تا دنیا بداند ایران و اسلام از دزفول قدرت گرفت و همچنان میگیرد.

- بدون تردید، موشک دزفول بیشترین رعب را در دل صهیونیستها ایجاد خواهد کرد زیرا که مولفه اصلی قدرت این موشک ، "اسطوره ی مقاومت دزفول" است.

 مهران موزون
18 خرداد 1396

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ خرداد ۹۶ ، ۰۲:۱۵
مهران موزون

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۵:۳۰
مهران موزون

به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598  + 

آیت الله شیخ رضا سبط الشیخ انصاری در بیانیه ای ویژگی های نامزد صالح را بیان نمودند که متن بیانیه به شرح ذیل می باشد:

بسم الله الرحمن الرحیم
قال الله تعالى :
( . . . إن خیر من استأجرت القوى الامبن )
( قال اجعلنى على خزائن الأرض انى حفیظ علیم )
عن امیر المؤمنین علیه السلام :
( یستدل على ادبار الدول باربع : تضییع الاصول ، و التمسک بالفروع ، تقدیم الاراذل ، و تأخیر الأفاضل )
رأى دادن به کسى که فاقد صلاحیت است ، بر خلاف عقل ، شرعا حرام ، و خیانت به ملت و مملکت است
طبق فرمایش مروی از امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) عوامل انحطاط یک دولت و کشور عبارتند از :
- زیر پا نهادن اصول
- تمسک و مشغول کردن خود و دیگران به فروع
- دادن ریاست و وکالت و وزارت به نا اهلان
- کنار گذاشتن افراد شایسته و صالح .

عواملی که متأسفانه در دولت یازدهم بسیار شاهد آن بوده ایم !
 رأى دادن جهت انتخاب یک نفر(برای سپردن امور اجرایی مملکت به او) وظیفه و مسئولیتى است بس عظیم ، که مهم ترین و مؤثرترین عامل امنیت و یا عدم امنیت سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اخلاقی ، و اعتقادی مردم یک کشور می باشد.
امروز، این مسئولیت هزاران برابر متوجه کسانى است که افرادى را با تأیید صلاحیت ، در معرض آراء ملت قرار داده و ادعا هم مى کنند که تأیید صلاحیت ما به معناى مؤمن ! متقى ! امین ! مدیر و مدبر بودن آن افراد است.
این مدعا جاى تأسف و تعجب فراوان دارد ، در حالى که صلاحیت و مقبولیت خود آنان به رعایت ضوابط و پیمودن مسیری است که شرع و عقل به آن حاکم است و فرمایشات امام راحل - رحمة الله علیه - و توصیه های مقام معظم رهبری - ادام الله ظله الشریف - بیانگر آن ها است.
 وا أسفا که در قول و عمل ، کرارا شاهد نادیده گرفتن آن توصیه ها ( و در مواردی خلاف آن عمل کردن ) از سوی برخی از دولتمردان بوده ایم که نمونه آن یکی برجام بد فرجام ذلت بار ، و دیگری پذیرفتن سند ننگین 2030 می باشد
 خواهران و برادران مسلمان ایران عزیز ، انتخاب یک فرد ، جهت سپردن ریاست قوه مجریه به او (و یا هر مسئولیت دیگری) باید با توجه به معیارهای قرآنی باشد :
- رعایت حدود الهی
- تقوی و خدا ترسی
- دانایی
- توانایی
- امانتداری
- زهد و ساده زیستی
- عدل گستری
- حافظ عزت و شوکت و منافع مردم بودن

و معیارها و موازینی که در رهنمودهای نورانی حضرات معصومین علیهم السلام ، بروشنی بیان شده است.
عن الرسول الاکرم - صلى الله علیه وآله و سلم :
( ما ولت أمة أمرها رجلا و فیهم أعلم منه ، إلا لم یزل أمرهم یذهب سفالا حتى یرجعوا الى ما ترکوه )
طبق این فرمایش ، یکی از عوامل سقوط و انحطاط یک ملت ، عبارت است از :
( سپردن مسئولیت به کسى ، در حالى که بهتر از او وجود دارد )
 باید بسیار مراقب باشبم که مبادا انتخاب ما ، بر اساس حب و بغض ها و اغراض و گرایش های حزبی غیرخداپسندانه و طبق تمایلات دشمنان ما باشد .
دقت فراوان داشته باشیم که تحت تأثیر تبلیغات شیطانى آنها ( ناخواسته و نادانسته ) عامل تحقق منویات پلید آنان نشویم .
 خدا نکند ذائقه ى گروهی را طوری تغییر داده باشند که راغب نباشند به فرد صالح واجد شرائط تصدى مسئولیت خطیر ریاست جمهوری ، و پناه می بریم به خداوند متعال اگر عده ای متمایل و راغب باشند به کسی که وعده هایش پوچ و دروغ و در مواردی غیر معقول و غیر مشروع است ( من جرب المجرب ، حلت به الندامة )
 در شرائطى قرار گرفته ایم که مسئولیت همه ، مخصوصا حوزه هاى علمیه ، جهت تنویر اذهان و ارشاد مردم و بیان حقائق بصورت آشکار ، بیش از گذشته است .
و امیدواریم به خاطر عدم اعتناء عده اى از متصدیان امور به سفارشات علماء اعلام و مراجع تقلید عظام ، نداى ( لا رأى لمن لا یطاع ) را از آن بزرگواران نشنویم .
والسلام علی عباد الله الصالحین
حوزه علمیه حضرت آیة الله العظمى سبط الشیخ الانصاری ره . دزفول
بیست و دوم اردیبهشت ماه هزار و سیصد و نود و شش
پانزدهم شعبان المعظم هزار و چهارصد و سی و هشت هجری قمری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۶:۱۴
مهران موزون

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۲۹
مهران موزون

در ایام انتخابات مجلس (در اسفند 1394) همه خواندند و شنیدند که دکتر درویش زاده (کاندیدای محترم و انقلابی دزفول) به جرم عضویت در گروه انقلابی منصورون ، تروریست خطاب شد.

گروه منصورونی که از محسن رضایی گرفته تا سردار رشید در آن عضویت داشته اند.


آب از آب اما تکان نخورد.

برخی عقلای قوم نیز گفتند : دیوانه ای حرفی زده. ارزش توجه ندارد.

کمی بعد خبر رسید این دیوانه در فلان مکان فرهنگی تریبون گرفته و بر سکوی وعظ و خطابه ادبی نشسته  و  از رسانه می گوید.

و باز هم آب از آبِ فرماندار و الباقی مدعیان "حواس جمعی" تکان نخورد.

حالا خبر میرسد که استاد عباسی که علی شمخانی اصلاح طلب!! افتخار شاگردی اش را دارد ، در شهر مثلا انقلابی دزفول لغو سخنرانی میشود، تا جایی که برای ادای کلام انقلابی و بصیرت افزای خود به حوزه علمیه پناه میبرد.   (بیشتر بخوانید)

زهی تاسف!

مدیری که خود را مکلف به تامین امنیت کنزرت رضا صادقی میداند دهان منتقدین حسن روحانی را میبندد.

چه بی صاحب شده این شهر!

آنان که شهید سبحانی و شهید عزیز صفری را تروریست میخوانند زبان و دهانشان آزاد است .

اما آنان که منتقد حسن روحانی باشند ممنوع المنبر؟

زهی افسوس!

زهی شرم!



۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ اسفند ۹۵ ، ۱۳:۲۹
مهران موزون

جناب آقای دادستان محترم دزفول،

سلام علیکم

احتراماً هنوز گرد و خاگ آسمان از حلق و دهان مردم مظلوم دزفول زدوده نشده که گرد و خاک اعضای تیم هاشمی و خاتمی (که همگی کارمندان حسن روحانی در وزارتخانه های مختلف هستند) کام مردم دزفول را تلخ میکند.

ابتدا این مطلب را بخوانید لطفا :  +

سپس این را   +

و این را +

چرا کارمندان مظلوم دزفول که متحیرند با رقم خنده دار 770 هزار تومان عیدی خود چطور نزد خانواده خود سربلند کنند باید در محافل غیر رسمی و فضای مجازی لعنتی شاهد برافتادن پرده درگیری یکی دوساله بین آقایان باشند و بشنوند که این "دوتا" مدعی تقاضای رشوه چندصد میلیاردی از سوی آن "دوتا" میشوند و  آن دوتا هم بشدت تکذیب کرده و استاندار را به عزل این دوتا فرا میخوانند.

جناب آقای دادستان،

این وسط دلیل سکوت شما چیست برادر؟

مردم در چنین مواردی منتظر ورود مدعی العمومند.

آیا خدای ناکرده رقم مورد ادعای تیم آصفی شما را از ورود به موضوع باز میدارد و تصور میکنید رسیدگی به چنین رقمی در حد آقای آملی لاریجانی است؟؟ یا مصلحت دیگری مورد نظر است که عقل ما بدان قد نمیدهد؟

هرچه هست،

مردم دزفول به اندازه کافی از رسانه های جمعی و ملی درباره جنایات نجومی خوارها شنیده اند و خسته اند و تحمل ندارند که شب عیدی در شهر کوچک و باشخصیت دزفول هم سخن از ارقام اینچنینی به میان آید.

آصفی راست میگوید یا شیروی؟

آوایی برحق است یا شلال نژاد؟

هیچکدام مدنظر این قلم نیست.

مسلما پیش از آنکه ذهن مردم عزیز دزفول درگیر بازی مناظره شود لازم است جنابعالی با قدرت و بدون مماشات وارد دوسیه این چهار کارمند محترم حسن روحانی شوید ، پیش از آنکه رسانه های فرصت طلب کشوری که تشنه خبرند،  ادعای رشوه ی چند صد میلیارد تومانی را به عرصه اخبار ملی بکشانند.

حکم آنست که تو گویی جناب دادستان.

تاکید میکنم : کاری به آصفی و شیروی و آوایی و شلال نژاد ندارم.

در شان دزفول بینوا و مظلوم نیست که پای چنین رقمی (به دروغ یا راست) به میان آید .

برای وجهه دزفول در سطح ملی هیچ خوب نیست این مباحث!


نکته : اینها همه در حالی اتفاق می افتد که آقای همسایه مثل فرفره و  توی روز روشن داره برای سرقت رودخانه دز نقشه میکشه و دزفول همچنان در خواب غفلت غرق است.

دا رووووووله سی دسفیل.

کی ایی روزه مخاس سیت؟

بنه اش کنا که مخو بنه دسفیله کنه.

والسلام

مهران موزون

25 بهمن 95

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ بهمن ۹۵ ، ۱۳:۰۹
مهران موزون

امیرعیسی زاده (دبیر شورای نامگذاری دزفول) در نشست علنی و رسانه ای شده ی این شورا نکاتی بیان داشته که (اینجا) قابل مرور است.


احتراما لازم است این برادر محترم به نکات ذیل عنایت داشته باشد :

از آنجا که انتخاب نام برای یک خیابان، یک کوچه، یک میدان یا کوه و دشت ... انتخابی موقتی و کوتاه مدت نیست و نتایج مثبت و منفی این نامگذاری به مردم برمیگردد و از آنجا که ارتباط مستقیم با مسائل فرهنگی و حوزه تمدنی مردم دارد و گاهی حتی مالکیتهای مادی و معنوی حوزه تمدنی را تحت الشعاع خود قرار میدهد لازم و واجب است تا به خرد فردی یک یا چند نفر کارشناس محترم بسنده نگردد تا خدای ناکرده شورای نامگذاری دزفول نزد افکار عمومی به کم سلیقگی ، کج سلیقگی و یا غرض ورزی در نامگذاری ها متهم نشود.

بر این اساس ،

به دبیر محترم شواری نامگذاری دزفول توصیه موکد میکنم که پیش از "تصمیم گیری" برای نامگذاری ها از خرد جمعی مردم دزفول و علاقمندان به حوزه فرهنگی و فرهنگ نامگذاری سرزمین اجدادی شان (در فاز تصمیم سازی) کمک بگیرند زیرا از قدیم گفته اند همه چیز را همگان دانند.

الحمد الله ساز و کارهای ارتباطی در فضای مجازی برای اینکار بخوبی فراهم بوده و خرد و دانش بومی و محلی دزفولی های سراسر جهان قابل پیگیری و دسترسی است تا انشالله در اجرای قانون نامگذاری و مصوبات قانونی وزارت کشور ، نهایت کمک و خدمت  به این شورا اتفاق افتد.

شک نیست که مُّر قوانین ابلاغی،  "تصمیم گیری" برای نامگذاری های را بر عهده این شورا گذاشته اما هیچ کجای قانون منعی برای تکیه این شورا به خرد جمعی مردم دزفول (آنهم در فاز تصمیم سازی) وجود ندارد.


نکته دیگر اینکه :

مردم دلشان میخواهد بهترین کارشانسان در این شورا مشغول به انجام وظیفه باشند زیرا تصمیم به انتخاب نام برای یک خیابان از تصمیم آسفالت آن خیابان بسیار مهم ترست.

لذا بد نیست تا اسامی و رزومه اعضای محترم این شورا در وبسایتی مشخص در دسترس عموم باشد تا مردم بدانند که بهترین های دزفول عضو این شورا هستند.


چند پیشنهاد :

1- برای نامگذاری هر مورد یک فرصت زمانی برای مردم تعیین شود تا پیشنهادات خود را با ذکر دلایل اعلام کنند و پیش یا پس از تصمیم گیری نهایی،  لیست پیشنهادات مردمی را علنی سازند تا شفافیت در نامگذاری مشخص تر شود.

2- مشکل فقط مکانهای بی نام نیست بلکه مکانهای بدنام هم باید مورد مداقه و تجدیدنظر قرار گیرند.

فی المثل نام مضحک "علی کله" چرا نباید در جوار شهدای چهار خرداد  اصلاح شود؟ براستی پارک علی کله وزانت بیشتری دارد یا پارک غواصان شهید(که در مجاورتش آموزش دیده اند) و یا پارک شهدای چهار خرداد؟

3- پایایی و مانایی یک نام حتما باید لحاظ شود تا در گذر زمان به دلایل مختلف نامِ برگزیده (که زمان زیادی برده تا مردم به آن خو کرده و برند شده است) مورد تجدیدنظر قرار نگیرد.

4- مراقب باشیم تا در نامگذاری ها حوزه مالکیت های خصوصی و عمومی خدشه دار نگردد.

5- افراد شورا حتی المقدور می بایست بومی این شهرستان باشند(فارغ از اینکه جزو کدام قومیت هستند) زیرا عضوی که اهل شهرستان دزفول نیست و چند سالی است به دلیل شغلش و کارمندی اش ساکن شده بدیهی است که تعلقات فرهنگی و بومی و نوستالژیک را در نامگذاری رعایت ننماید.

6- چند مکان بی نام و بدنام را خدمت شورای محترم نامگذاری عرض میکنم تا از قلم ایشان نیفتد :

پارک ساحلی علی کله بشود : پارک غواصان شهید   یا     پارک شهدای چهار خرداد

سد تنظیمی علی کله (که عملا نام ندارد) بشود : سد شهید رَمی (شهید غواص دزفولی)

روستای گاومیر بشود : روستای دودانگه یا روستای تنگه سرا

دره تنگه سرا : رسمیت یابد به همین نام (واقع در جاده سردشت

تمام شهدای مدافع حرم دزفول خیابان یا میدان بنامشان شود.

پهلوان عبدالرضا جوکار(ایرانی زنده و سربلندی که بیشترین مدال المپیک و جهانی را کسب کرده است) یک میدان بنامش شود.

دزفول تقاطع و چهارراه بسیار دارد : چه اشکال دارد همه را فرصتی تلقی کنید برای احیای واژه های فولکلوریک و با مسما؟

از جنوب تنگه سرای سردشت تا جوار روستای شیرین اب یک دره ی بسیار طولانی و زیبا قرار دارد که نامی برای نیست.



والعاقبه للمتقین

مهران موزون

20 بهمن 1395

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۵ ، ۱۶:۵۲
مهران موزون

مدیرعامل سد دز دزفول(نفر سمت راست) هنگام بازدید از دانشگاه جندی شاپور دزفول



جناب آقای مهندس رئوفی نسب

مدیرعامل محترم سد دز دزفول

باسلام

کوتاه و مفید عرض کنم خدمت جنابعالی،

فروردین امسال به قیمت وارد آمدن 80 میلیارد خسارت به زیرساختهای خصوصی و عمومی شهرستان دزفول حاضر شدید در فرمانداری این شهرستان حضور بهم رسانید.

لذا از این حیث میتوان جنابعالی را گرانترین مدیر خاورمیانه نامید.

جزاک الله خیرا برادر!

شاید بشود در گینس هم ثبتش کرد.

اما بعد..

در بحبوحه سیلاب سد دز و در مصاحبه ها و سخنان خود مطالبی گفتید که ذیلا بدان اشاره میشود :

به یکی از رسانه های دزفول گفتید که : سد دز محکم ترین سد ایران است

اما به روزنامه ایران چیز دیگری گفتید!

فرمودید : اگر آب را زیر پای دزفول ول نمیکردیم سد می شکست(نقل به مضمون)

اینها دو ادعای متضاد است آقای مهندس.

گفتید : حجم آب سیلاب در 70 سال اخیر بی سابقه و غافلگیرانه بوده است.

حال آنکه یکماه و نیم قبل از سیلاب، در جلسات اداری صالح آباد با خوشحالی گزارش داده بودید که سطح آب در مقیاس مشابه با سال قبل 12 متر بالاتر آمده است.

آیا میتوان نتیجه گرفت که  "آب زیادی" فروردین خیلی هم غافلگیرانه نبوده و شما یک فروردین پس از یک تَرسالی را در پیش داشتید؟

جناب آقای رئوفی نسب،

شما مدیر عامل سدی هستید که دهها هزار هکتار از سرزمین دزفول را آبیاری و مشروب میکند.

چگونه است که خود را موظف به گزارش مرتب و مستمر به مردم و مسئولین این شهرستان نمیدانید؟

اگر خبر ندارید(که حتما خبر دارید) لطفا از اداره کل تقسیمات کشوری وزارت کشور استعلام کنید تا به شما بگویند که خط فرمانداری شهرستان دزفول از وسط دریاچه و دیواره سد دز و همچنین مصب رودخانه (تا قبل از چال کندی) میگذرد فلذا دزفول نیمی از سد دز را هنوز رسما مالک است.

اینکه درب خروجی نیروگاه سد دز دزفول سمت روستای پامنار دزفول باشد یا روستای دیگری مهم نیست برادر.

قانونا، شرعا و اخلاق باید به مالکین اصلی این سد که زار و زندگی و اشتغالشان به این رودخانه و سد بستگی دارد هم پاسخگو باشید.

بگذریم..


آقای مهندس!

حجم سیلاب فروردین 95 سد شما فقط 80 میلیارد تومان به زیرساختها و مزارع و باغات آسیب نزد بلکه پل ساسانی دزفول را هم مورد آسیب و تهدید جدی قرار داد.

که خسارت آن اصلا و ابدا در رقم 80 میلیارد نیامده و قابل محاسبه هم نیست زیرا چنین میراث فرهنگی قابل قیمت گذاری نمی باشد.

از سویی قریب به یکماه و اندی قبل و طی روزهای متمادی و به مقدار بی سابقه!! آب رودخانه بسته شد بنحوی که مردم شهر هم نگران شدند.

خبر رسید که مجموعه شما دارد آب جمع میکند!!!

و البته نقل دیگر اینکه : میخواهند لایروبی کنند.

دلیل بستن اب هر چه که بوده یک نکته کاملا واضح و روشن است آقای مهندس رئوفی نسب!

و آن اینکه : در بحبوحه سیلاب فرودین گفتید که ورود ناگهانی این حجم از آب در 70 سال گذشته بیسابقه بوده است.

امسال که مجددا دارید آب جمع میکنید (و احتمالا اینروزها در شورای اداری صالح آباد آمار میدهید که وضع آبتان خوبست) مراقب باشید که فروردین 96 باز هم از آسمان رکب نخورید.

زیرا دیگر بی سابقگی 70 ساله پاسخ معتبری نخواهد بود زیرا شما تجربه سیلاب 95 را در چنته دارید.

آقای رئوفی نسب،

پل ساسانی به هُلی بند است برادر.

اگر با فشار بعدیِ سیلابهای شما فرو بریزد یک فاجعه ملی بلکه جهانی برای آبروی جمهوری اسلامی رقم میخورد که قابل قیاس با تبعات رسانه ای فروریزی ساختمان پلاسکو نیست.

تمام دشمنان نظام خواهند گفت : این ها توان حفظ میراث ایران را ندارند.

نکته ای که خدمت شما عرض شد یک هشدار  امنیت ملی است که برادرانه و البته به بهانه شما به تمام مسئولین وزارت نیرو و صالح آباد(که ادعای مالکیت سد را دارند) تقدیم میکنم.

فراموش نفرمایید که آبروی نظام مقدس جمهوری اسلامی بخش لاینفک امنیت ملی ایرانیان است.

این متن یک سند رسانه ای است که برای روز مبادا بجای میماند.

یادتان باشد برادر،

پل ساسانی دزفول در نزد ایرانیان و جهان از سد دز و فرکانس 50 هرتزش!!!  بی بدیل تر است.


پی نوشت : جناب آقای رئوفی نسب،

بد نیست سری به پایگاه خامنه ای دات آی آر بزنید تا بدانید که معظم له، آثاری همچون پل ساسانی و دیگر مکانهای باستانی کشور را مفاخر تاریخی و ثروت کشور میدانند.


فاعتبرو یا اولی الابصار

مهران موزون

سه شنبه 9 بهمن 1395

پنجاه روز مانده به سیلاب های غافلگیر کننده فروردین ماه 1396

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۱۲:۱۹
مهران موزون

بیشتر بخوانید +

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۵ ، ۱۴:۲۹
مهران موزون