دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

دیسون در گویش دزفولی به معنای مکتبخانه است

دیسون

امام خامنه ای (مدظله) : اگر یک ملتى احساس عزت نکند، یعنى به داشته‌هاى خود - به آداب خود، به سنن خود، به زبان خود، به الفباى خود، به تاریخ خود، به مفاخر خود و به بزرگان خود - به چشم حقارت نگاه کند، آنها را کوچک بشمارد و احساس کند از خودش چیزى ندارد، این ملت براحتى در چنبره‌ى سلطه‌ى بیگانگان قرار میگیرد.

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کربلا» ثبت شده است

اینروزها که حال و هوای پیاده روی به کربلا برپاست و صدها هزار نفر با عبور از مرز عراق در کمال آرامش در این مسیر روانند مرتباً بیاد شهیدانی میافتم که در حسرت رسیدن به تربت حسین (ع) بر زمین افتادند  و «یاحسین» آخرین کلامشان بود.( هرچند اکنون در عالم برزخ نزد مولایشان روزی خوارند)
نمی دانم آنان که موکب به موکب در این جاده ره می پیمایند بیاد شهیدان به خون خفته ی 8 سال دفاع مقدس هستند؟
من معتقدم سفره زیارت امروز را آنان پهن کردند و این امنیت راه، مربوط به راهی است که آنان پیمودند.

بی انصافی است وقتی در موکبها استراحت میکنیم و پاهایمان را میشویند و سفره داریمان را میکنند یادمان برود که سفره داران حقیقی اربعین امسال شهدای 8 سال دفاع مقدس اند.

کم نبوده اند شهیدانی که گاهی حسرت زیارت مولایشان حسین (ع) را نزد همرزمانشان برزبان آورده اند و عطش بوسیدن ضریح شش گوشه ی ذبیح الله الاعظم را آشکارا نجوا کرده اند بنحوی که با خواندن این پُست، میدانم که برخی از رزمندگان و ایثارگران زنده و حاضر ما خاطراتی در این خصوص در ذهنشان کلید میخورد.

خواستم بگویم دوستانی که شرف حضور در حرم مولا را پیدا میکنند یادشان باشد که از صدقه سر چه کسانی به این شرافت رسیده اند.

آنانکه با حاج صادق میخواندند :

سوی دیار عاشقان

سوی دیار عاشقان

به کربلا میرویم

به کربلا میرویم

صدالبته رزمندگان حی و حاضر نیز شک نکنند که در ثواب زیارت میلیونها زائر پسر فاطمه (س) شریکند.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ آذر ۹۳ ، ۰۸:۲۰
مهران موزون

امروز صدای زیبای حسام الدین سراج را گوش میکردم که مضمون شعرش توجهم را جلب کرد.

سرها بریده بینی، بی جرم و جنایت؟

اصل شعر را پیگیر شدم که به شاعرش هم دست یافتم.

نمیدانستم که خواجه ی شیراز درباره ی خورشید کربلا چنین زیبا سروده است.

تقویم را نگاه کردم : دقیقاً پنجاه روز مانده است به پاره شدن مشک عباس (ع)

السلام علیک یا اباعبدالله .

=====

زان یار دلنوازم شکریست با شکایت
گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم
یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس
گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا
سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی
جانا روا نباشد خون ریز را حمایت
در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه‌ای برون آی ای کوکب هدایت
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود
زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت
ای آفتاب خوبان می‌جوشد اندرونم
یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت
این راه را نهایت صورت کجا توان بست
کش صد هزار منزل بیش است در بدایت
هر چند بردی آبم روی از درت نتابم
جور از حبیب خوشتر کز مدعی رعایت
عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ
قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت

بشنوید این روضه ی زیبای حافظ را از لسان حسام الدین سراج




۶ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۵:۲۵
مهران موزون